• جمعه 31 فروردین 03


شعر سینه زنی شهادت حضرت علی اصغر( یا رب این غنچه ی خوشبو که سپردی به منش)

3034
4

یا رب این غنچه ی خوشبو که سپردی به منش
وای اگر خار بروید به کنار چمنش
طفلم امروز زبانش به سخن وا شده است
مثل هر کودک دیگر آب بابا سخنش
اکبرم رفت و سپس اشک به چشمم خشکید
ای خدا اشک بده تا بچکانم دهنش
وسط دشت چرا آمده ای ماهیگیر
ماهی سرخ مرا لرزه نشانی به تنش
تیر تو پیکر عباس به آن روز انداخت
اینکه اندازه ی تیر است تمام بدنش
پیر شد کودک شش ماهه ام از درد عطش
همه دیدند که قنداغه ی او شد کفنش
علی لای لای علی
خوشبوترین گلاب در این کربلا منم
شیواترین نوا در این نینوا منم
با خون نوشته زیر گلویم کلیم عشق
باب الحوائج حرم مصطفی منم
با دست کوچکم گره ها باز می شود
مردم علی اصغر مشکل گشا منم
نامم علی اصغر و در کشتی حسین
هم بادبان و لنگر هم نا خدا منم
این دستهای کوچک من دست حیدری است
شش ماهه ای که کشته بی صدا منم
مداح:مهدی میرداماد

  • سه شنبه
  • 22
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 17:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



محمد

شعر طفل عطشان
یارب این غُنچه ی عطشان
که سِپُردی به مَنَش
می سپارم به تو از
تیر سه شُعبه بَدَنش
طِفل شش ماهه ی من
خُشکهِ لَبان و دَهَنش
از چه روی گشته روان
چِشمه ی خونین بَدَنش
حرمله کرده نِشان
حَنجر شیرین سُخَنَش
جرعه ای آب ندادند
لب تِشنه زَدَنش
روی دستم زده بال
همچو کبوتر قَفَسش
می رود عرش خدا
ناله ی عالم ز غَمَش
غرق خون گشتِه عبایم
شده آن هم کَفَنش
کمرم گَشتهِ دو تا
خنده ی دشمن به مَنَش
حرمله تیر خلاصم
زد و رفت با هَدَفش
با چه رویی بِروم
نزد رباب تا حَرَمش
*****
برگرفته از سبک نوحه
( واویلا آه و واویلا زمین کربلا)
السلام علیک یا علی اصغر یا باب الحوائج

چهارشنبه 22 آبان 1398ساعت : 20:18

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران