• پنج شنبه 30 فروردین 03


شعر طفلان حضرت زینب(مانده خدا رو دستم دسته گلای زینب)

1832

مانده خدا رو دستم دسته گلای زینب
چه جوری برم تو خیمه با بچه های زینب
دو تا کبوتر عشق، دو شاخه یاس پرپر
دو جسم پاره پاره با دست تیغ لشکر
امون از دل زینب
از بدن دو تاشون دو رده خون چکیده
 خواهر کجاست ببینه داداش نفس بریده
آتیش شرم زینب به خرمنه من افتاد
با موندنش تو خیمش خیلی خجالتم داد
دو تا دلاوری که دایی رو یاری کردن
دیدن که من غریبم آبرو داری کردن
رفتن دیگه نبینن مادر و توی پیری
خواهرم و نبینن تو جامه ی اسیری
امون از دل زینب

  • چهارشنبه
  • 7
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 7:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران