• جمعه 31 فروردین 03


شعر اربعین(باربگشائيد، اينجا کربلاست)

5837
3

باربگشائيد، اينجا کربلاست

آب و خاکش با دل و جان آشناست

بر مشام جان رسد بوي بهشت

به به از اين تربت مينو سرشت

کربلا، اي آفرينش را هدف

قبله گاه عاشقان از هر طرف

طور عشق است و مطاف انبيا

نور حق اينجاست، اي موسي بيا

جسم را احيا اگر عيسي کند

جان و تن را کربلا احيا کند

گر سلامت رفت، از آتش خليل

نور ثار الله شد او را دليل

 

 

 

کربلا، قربانگه ذبح عظيم

عرش رحمان را صراط مستقيم

گر خدا خواهي، برو اين راه را

کن زيارت کوي ثار الله را

شد ز عاشوراي او يک اربعين

قتلگاهش را به چشم دل ببين

ماه، اينجا، واله و سرگشته است

و آن شهاب ثاقب از خود رفته است

گرد غم، افشانده بر سر کهکشان

اشک خون ريزد هنوز از آسمان

اختران، سوزند چون شمع مزار

مرغ شب مي‌نالد اينجا زار زار

گاه در صحرا خروش و، گه سکوت

خفته در اينجا شهيدي لا يموت

حضت سجاد بر خاکش نوشت

تشنه لب شد کشته سالار بهشت

اربعين است، اربعين کربلاست

هر طرف غوغائي از غمها بپاست

گوئي از آن خيمه هاي نيمسوز

خود صداي العطش آيد هنوز

هر کجا نقشي، ز داغ ماتم است

هرچه ريزد اشک، در اينجا، کم است

باشد از حسرت در اينجا يادها

هان به گوش دل شنو، فريادها

در دل هر ذره، صدها مطلب است

ناله سجاد و اشک زينب است

بايد اينجا داشت گوش معنوي

تا مگر اين گفتگوها بشنوي:

عمه جان، اينجا حسين از پا فتاد

چهره بر اين تربت خونين نهاد

عمه جان، اين قتلگاه اکبر است

جاي پاي حيدر و پيغمبر است

عمه جان، قاسم، در اينجا شد شهيد

تير بر قلب حسين اينجا رسيد

عمه جان، عباس اينجا داد دست

وز غمش پشت حسين اينجا شکست

اصغر لب تشنه، اينجا، عمه جان

شد ز تير حرمله خونين دهان

از براي غارت يک گوشوار

شد در اينجا، کودکي نيلي عذار

تا قيامت، کربلا ماتمسراست

حضرت مهدي (حسان) صاحب عزاست

نام شاعر:حبيب چايچيان

سایت : شیعتی

  • چهارشنبه
  • 14
  • بهمن
  • 1388
  • ساعت
  • 20:52
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران