• پنج شنبه 6 اردیبهشت 03


اشعار ولادت امام حسن مجتبی(ع)،(با نیت نگاه تو آغاز می کنم)

4146
1

با نیت نگاه تو آغاز می کنم

احساس خویش را به تو ابراز می کنم

 

شوقی درون سینه من جا گرفته است

حسی غریب در دل من پا گرفته است

 

 

حسی میان غربت و شادی و شوق و غم

حسی که گاه می چکد از چشم در حرم

 

ماه مبارک رمضان روی ماه توست

باید سرود شعر که مضمون نگاه توست

 

من زائر نگاه توام از دیار دور

آن ذره ام که آمده تا پیشگاه نور

 

در نام تو چه حس غریبی نهفته است

در نام تو چه خاطره ها می شود مرور

 

آقا غریب هستی و وقت سرودنت

حسی غریب در دل من می کند ظهور

 

من هم غریب مثل تو یا ایهالغریب

من کی صبور مثل تو یا ایهالصبور

 

با تو چقدر ماهیتم فرق می کند

مانند ایستادن شب در حضور نور

 

در پیشگاه آینه مرد مقربی

تو بضعة الرسولی و ریحانة النبی

 

ای نور روشنای دل و خانه نبی

ای جایگاه عرشی تو شانه نبی

 

روح تو آسمان نه که هفت آسمان کم است

نور تو ابتدای جهان روح عالم است

 

از قلب تو ندیده ام آقا رحیم تر

از بخشش و کرامت دستت کریم تر

 

حاتم به دست بخشش تو بوسه ها زده است

نزد فقیر بر لب تو نه نیامده است

 

مضمون بی بدیل غزل ها تبسمت

می آورد به وجد غزل را تبسمت

 

غمگین ترین روایت دنیاست اشک تو

شیرین ترین حکایت دنیا تبسمت

 

در هر نگاه تو چقدر غم نشسته است

غم می چکد ز چشم تو اما تبسمت...

 

یک شهر پیش روی تو دشنام هم دهد

پاسخ نمی دهی تو مگر با تبسمت

 

شیرین تر است نزد فقیران کدامیک

خرمای دست بخشش تو یا تبسمت؟

 

سنگ صبور مامن غم ها و درد ها

ای خانه ات پناه همه کوچه گرد ها

 

صلحت حماسه ای ست که با روضه توام است

صلحت چقدر آینه دار محرم است

 

باید شناخت صبر و شکیبایی تو را

باید گریست یک دهه تنهایی تو را

 

در لحظه لحظه زندگی تو غم است آه

غربت همیشه با دل تو توام است آه

 

هرلحظه ی تو بوده نشان از غریبیت

وای از غم دل تو امان از غریبیت

 

هر روز شهر بر غمت افزود وای من

دشنام بود و نام علی بود وای من

 

عمری غریب بوده ولی صبر کرده ای

مانند لحظه های علی صبر کرده ای

 

شیعه همیشه داشته داغی وسیع را

داغ وسیع غربت تلخ بقیع را

 

یک قطعه خاک وسعت یک غربت مدام

یک قطعه خاک مدفن چار آسمان امام

 

یک قطعه که شنیدن آن گریه آور است

آن قطعه ای که مدفن مخفی مادر است

 

شیعه همیشه داشته داغی وسیع را

داغ وسیع غربت تلخ بقیع را

 

در این هجوم درد و غم و داغ بی امان

صبری دهد خدا به دل صاحب الزمان

 

سید محمد رضا شرافت

 

 

  • شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 13:3
  • نوشته شده توسط
  • علی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران