• چهارشنبه 5 اردیبهشت 03


ستارگان کاظمین شیخ مفید بخش دوم -(شيخ در يازدهم ذيقعده 336 قمرى در عكبراى بغداد پاى هستى بر جهان گذارد)

317

بخش دوم

شيخ در يازدهم ذيقعده 336 قمرى در عكبراى بغداد پاى هستى بر جهان گذارد و (محمد) نام وى گرديد. از آنجا كه پدر او شخصى پارسا و مذهبى بود و به تعليم و تربيت اشتغال داشت، (ابن المعلم) لقب وى شد و پس از چندى (عكبرى) و (بغدادى) دو لقب ديگر او گرديد
محمد دوران كودكى خود را با (بزرگى) مى گذراند. فراست و تيز هوشى او خبر از گذشته
اى پاك، از خاندان خويش و آينده اى روشن، در بغداد و جهان اسلام مى داد. عشق و شور فراوان به تحصيل موجب شد كه همراه پدر به بغداد رفته و فراگيرى علم و دانش را آغاز كند. او از نشاط وافر و فرح بخش بسيارى در مطالعه برخوردار بود. عطر اخلاص در وجود محمد كار را بدانجا رسانيد كه در پنج سالگى براى او از اين ابى الياس اجازه روايت گرفته اند
و در حالى كه هفت سال و چند ماه داشت از اين سماك نقل روايت كرده است.
وى فرزانه اى تلاشگر گرديد به طورى كه پيش از دوازده سالگى از برخى محدثان روايت اخذ كرده و از استاد خويش، شيخ صدوق قبل از بيست سالگى حديث 
شنيده است.
تحصيلات و استادان
(ابن المعلم) سر و وجود خود را از چشمه دانش بغداد طراوت و شادابى بخشيد و از محضر بيش از هفتاد نفر از بزرگان بهره علمى برد. از محضر مظفر بن محمد، ابو ياسر و ابن جنيد اسكافى، (كلام و عقايد) آموخت و از درس حسين بن على بصرى و على بن عيسى رمانى بهره جست. (فقه) را نزد جعفر بن محمد بن قولويه فرا گرفت و از محضر اديب و مورخ چيره دست محمد بن عمران مرزبانى (علم روايت) آموخت.
ابن حمزه طبرى، ابن داود قمى، صفوان و شيخ صدوق ديگر اساتيد (محمد) بودند كه شهد شيرين دانش را در كام جان او ريختند.
در ميان استادان وى عالمانى از شهرهاى مختلف
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مانند قم، بلخ، مراغه، همدان و شهر زور ديده مى شوند.
منبع
گلشن ابرار جلد ١ صفحات ٦٩-٧٠

  • پنج شنبه
  • 26
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 10:33
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران