وصف تو را گویم گویم گویم
گل روید از رویم رویم رویم
تو نوگل نازی
تو سر اعجازی
لایلای علی لایلای (۲)
در آسمان دل ماهی ماهی
تو جلوۀ عزّ و جاهی جاهی
در کشور قرآن شاهی شاهی شاهی
چون گل تو را بویم بویم بویم
تو نوگل ...
تو غنچۀ نازی نازی نازی
آگه به هر رازی رازی رازی
کار دلم سازی سازی سازی
لالا به تو گویم گویم گویم
تو نوگل ...
تو با دلم یاری یاری یاری
تو لطف داداری آری آری
نور خدا را در سیما داری داری
حق را ز تو جویم جویم جویم
تو نوگل ...
زلف تو واللیل و رویت نور است
هر رجس و ناگاکی از تو دور است
عاشق به چشمانت یکسر حور است
با عاشقانت هم سویم سویم
تو نوگل ...
عشق تو را دائم در دل دارم
بی عشق تو پست و خوار و زارم
بی تو به رخ اشک حسرت دارم
ره در پی ات پویم پویم پویم
تو نوگل ...
با هر تبسم من با تو خندم
راه همه غم را بر خود بندم
شیرینی عمرم بخشد قندم
همچون جنان گردد کویم کویم
تو نوگل ...
گردی اگر روی زلفت بینم
با نوک مژگانم او را چینم
هنگام ایثار و ایمان بینم
از چشمۀ دیده چهره شویم
تو نوگل ...
- چهارشنبه
- 4
- اردیبهشت
- 1398
- ساعت
- 12:12
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ارسال دیدگاه