شعر شب های قدر

مرتب سازی براساس
استاد حاج غلامرضا سازگار

غزل مناجات شب قدر -(بر عفو بی‌حسابت این نکته‌ام گواه است) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3656
4

غزل مناجات شب قدر -(بر عفو بی‌حسابت این نکته‌ام گواه است) بر عفو بی‌حسابت این نکته‌ام گواه است
گفتی که یأس از من بالاترین گناه است
من غرق در گناهم مسکین و رو سیاهم
تنها تویی پناهم «لا تَقنَطُوا» گواه است
هرگز نمی‌پسندی در بر رویم ببندی
آخر کجا گریزد عبدی که بی‌پناه است
در دیده اشک سُرخم بر چهره رنگ زردم
مویم شده سفید و پرونده‌ام سیاه است
بازآمدم به سویت برگشته‌ام به کویت
این بندۀ فراری محتاج یک نگاه است
من عهد خود شکستم من راه خویش بستم
ور نه به جانب تو هر سو هزار راه است
یک جمله با تو گفتن ذکر هزار سال است
یک لحظه بی‌تو بودن یک‌عمر اشتباه است
یک یا اِلهی اَلْعَفو جبرانِ جُرمِ یک عمر
یک شام قدر با تو بِهْ از هزار ماه است

  • چهارشنبه
  • 12
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 13:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

مراسم قرآن به سر گرفتن ویژه شب قدر«بیست وسوم» وروضه وتوسل به نفس سیدرضا نریمانی -(اللهم انی أسئلک بکتابک المنزل...) *

903

مراسم قرآن به سر گرفتن ویژه شب قدر«بیست وسوم» وروضه وتوسل به نفس سیدرضا نریمانی -(اللهم انی أسئلک بکتابک المنزل...) "اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى،

*خدایا می خوای رد کنی باشه، یه اِسمایی رو می خوام امشب ببرم نمی تونی به این راحتی ردم کنی*

وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ" *

"اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ

*دیگه هر وقت خواستی قرآن رو سَرت بگیری یاد این قصه بیوفت ، هی این سر رو تو بغلش می گرفت..*

وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ‏،وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ ،فَلاَ أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ‏"
*ده مرتبه با همه وجودت ، می خوای خدا رو صدا بزنی ، به خدا دیر بِجُنبی تموم میشه،
ده مرتبه *

"بِكَ يَا اللَّهُ...‏"

*ده مرتبه... آقا شما رحمتُ للمومنینی، شما رحمت واسعه اید ، شما همه کاره عالمید، اختیار ما امشب دستِ شماست..*

الهی "بِمُحَمَّدٍ"

*چه تونه امشب ؟ الهی، آی اول مظلوم عالم، آی کسی که دیگه صدات این شبا تو کوفه نمی یاد، یه روزی اهل مدینه از صدای خانومت خسته شدن، میگفتن بهش بگو یا روز گریه کنه یا شب ، این شبا هم اهل کوفه از صدای مناجاتای تو راحت شدن ، الهی! *

الهی "بِعَلِيٍ..."

آخه دلت می یاد تنهام بزاری ؟
آخه دلت می یاد ،ببینی خونه رو تو بی قراری؟
آخه دلت می یاد، بگی نمی تونی دَوم بیاری؟
آخه بِهم بگو، چی شده بانو؟
آخه بِهم بگو ، چرا می گیری از شوهرتم رو؟
آخه بِهم بگو، کشیده به کجا گوشه ی ابرو؟
به خدا چشممون زده مُغَیره ، به خدا زندگیم داره می پاشه
وقتی قُنفُذ این روزا می خنده، تموم طعنه ها ،
تو خنده هاشه

* بزار شب آخر قدره تو رو خدا هر کی ام می خواد بَدش بیاد طوری نیست

دیوار کوتاه که بیاد ، هیزمم انگار کوتاه که بیاد ، میخِ در کوتاه نمی یاد ای وای.....

این دود که کوتاه بیاد ، آتیش نَمرود کوتاه که بیاد ، میخِ در کوتاه نمی یاد
*چه کار کنم بگم ؟ می تونی بشنوی؟ *

هرچی تَقّلا می کنه ، تا که رها شه نمی تونه نمی تونه
هر چی بال و پر می زنه از جا پاشه نمی تونه نمی تونه
آخ خودم دیدم پَرش سوخت ، تو آتیش معجرش سوخت ، بچّه با مادرش سوخت
*الهی، حالا وقتشه بچّه ها ، الان همه توجّه ها به سمت شما جلب شده ها ، اینجوری برا حضرت زهرا' سلام الله علیها' گریه کردید،

الهی "بِفاطِمَه"

الهی "بِالْحَسَنِ‏"

* یعنی امشب کسی دستِ خالی از اینجا بیرون می ره؟ *

الهی ......

*مرغ دل یک بام دارد دو هوا ، گَه مدینه می رود گَه کربلا، این وسط گیر افتادیم *

الهی " بالحُسَینِ"

*داد می زنی بگی؟ بزار همه بدونن چقدر حسینی هستی، ماشالله ، آی قربون این نفسا ، آی ملائکه ببینید ، *

ده مرتبه:

الهی "بِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ"

الهی "بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍ"

الهی "بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ"

الهی "بِموسی بنِ جَعفَرِ"

*زندانی ها رو ، همه رو دعا کنید ، اونایی که زندانی نفسن ، خودشون خودشونو زندانی کردن؟

ما ایرانیا بِهت خوشیم آقا، دل خوشیمون آقا تویی به خدا، یه دل خوشی ما تو ایران داریم انم علی بن موسی الرضاست، آقا تو امشب کار ما رو راه بنداز*

الهی " بِعَلِيِّ بْنِ مُوسَى‏"

*خواسته هاتو گفتی ، من یه دقیقه هیچی نمی گم هر چی می خوای شبِ قدریه، به خدا بگو ، این آخرین فرصتی شاید که در اختیارتون گذاشتن، معلوم نیست سال دیگه باشیم ، فردا شب اصلا چرا سال دیگه ؟ یه فرصتِ خدا در اختیارمون خدا گذاشته، هر چی می خوای تو این یه دقیقه بگو به خدا*

الهی " بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍ‏"

*خدایا! چیزی نگفته نزاری ها، بگو ، بگو بِهش*

ده مرتبه:

الهی "بِعَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ"

*همین الان، بچه ها ، همین الان، یه دعا برا پدر و مادرت بکن ، همسایه هاتو دعا کن ، رفیقاتُ دعا کن، اونایی که تو این وادی نیستن، تو اقوامت تو همسایت، رفیقات ، هم کلاسی هات هم دانشگاهییات ، مثلا دانشگاه یه رفیق داری می بینی تواین وادیا نیست دعا کنید امشب براش ، یه همسایه داری تو این فضاها نیست تو وادی اهل بیت نیست ، دعا کنید امشب براش، تنها خور نباشید بچه ها هر دعایی می خوای برا خودت بکنی برا همسایه بکن برا پدر و مادر بکن ، برا اقوامت بکن ، برا رفیقت بکن ، برا همدیگه دعا کنیم و چه دعایی بچه ها بهتر از دعا برا فرجِ امام زمان ' عج الله تعالی ' ببین اول کار امام زمان شد آخر کارم امام زمان شد امشب همه چی دستِ این آقاست، بندِ دعای این آقاست، این آقا باید تَهش امضا کنه، کجا داری می گردی؟*

الهی " بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍ‏"

تو که یک گوشه ی چشمت ، غمِ عالم ببرد ۲
*آقا آها دوباره بهم ریختی ها ؟ *
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد

این دوتا دستا رو بیار بالا
گلِ نرگس بیا بیا ......آقا

نه کنارت نِشانی ام ، نه زِ پیشت بِرانی ام
به کجا می کشانی ام ، چه شود ختم کارِ من ؟
گل نرگس بیا بیا....

نه هنوز اون طوری که باید بگی نگفتی ، مضطر شو ، آقا
گل نرگس بیا بیا......الهی

*توجّه آقا رو جلب کردی ، می خوام داد بزنی ها،بیرونی ها ، رفقا ، عزیزا ، نوکرا، پیر غلامان،یه جوری داد بزنی ببین تموم به خدا کار، الان دیگه داره کار تموم میشه کار الان به امضا رسیده، دیدی میری تو یه اداره همه کارا رو حل می کنی تو این اتاق اون اتاق ، میری میای ، یِهو گیر امضای یه مدیر می افتی، پشتِ درِ اق می گی آقا گیرِ امضای شمام ، می گه الان وقت ندارم، آقا تو رو خدا، الان امضا رو بزنی تموم میشه کار،
آقا گیرِ امضای تو افتادیم، آقا درِ خونه ی همه رو زدیم ، همه به ما گفتن برید درِ خونه ی امام زمان 'عج الله تعالی '
یا صاحبَ الزمان ......

الهی "بِالحُجَّه"

اِلهی عَظُمَ البَلاء وَ بَرِحَ الخَفاء وَ انکَشفَ الِغطاء وَ انقَطَعَ الرَجاء وَ ضاقَتِ الاَرضُ وَ مُنَعِتَ السَماء وَ اَنتَ المُستعانُ وَ اِلیکَ المُشتکی وَ عَلیکَ المعَوِلُ فِی الشِدَه وَ الَرخاء
اللّهمَ صلِّ علی مُحَّمدِ وَ آلِ مُحَمَّد
اولِی الَامر الذَینَ فَرَضتَ علیِهم طاعَتَهم وَ عَرَفتنا بِذلِکَ مَنزِلَتَهم فَفَّرِج عَنّا بِحقّهم فَرَجا عاجِلا قَریبا
کَلَمحِ البَصَر اَو هوَ اَقرب یا مُحَّمَدُ یا عَلی یا عَلَّیُ یا مُحَّمد،
اِکفیانی فَاِنَکما کافیان وَانصُرانی فَاِنکما ناصِران
یا مَولانا یا صاحِب الزَمان ، اَلغَوث، اَلغَوث، اَلغَوث، اَدرِکنی ، اَدرِکنی ، اَدرِکنی ،
اَلساعَه، اَلساعَه ، اَلساعَه ،
اَلعَجَل ، اَلعَجَل، اَلَعَجل
یا اَرحَمَ الراحِمین بِحَقِّ مُحَمَّد وَ آلِهِ الطاهرین

  • چهارشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 17:03
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

مناجات باخدا در شب قدر، امام حسین(ع) گودال قتلگاه -(آمدم سرزده بی حرف و سخن...) * سید پوریا هاشمی

2012
7

مناجات باخدا در شب قدر، امام حسین(ع) گودال قتلگاه -(آمدم سرزده بی حرف و سخن...) آمدم سرزده بی حرف و سخن
خسته ام خسته ز آلوده شدن
به بزرگیت نظر کن نه به من
من شکستم دل تو! تو نشکن

تو بزرگی و حقیرم العفو!
باز تحویل بگیرم العفو!

یخ فروشم که یخم آب شده
بنده ات بنده ی ناباب شده
با هوی و هوسش خواب شده
سخت شرمنده ارباب شده

پشت کردم به حسین خام شدم
باعث گریه ی اقام شدم

هیچکس دورو برم نیست که نیست
فکر توبه به سرم نیست که نیست
اشک و حال سحرم نیست که نیست
توشه بهر سفرم نیست که نیست

خرج نفْسم شده کل عَملم
میدود پشت سر من اَجلم

وای بر دور ز قرآن شدنم
وای بر بی سرو سامان شدنم
از عطای تو گریزان شدنم
معصیت بود و پریشان شدنم

چکمه بر‌دوش خود آویخته ام
بغلم کن که به هم‌ریخته ام..

گرچه آلوده و رسوا هستم
نوکر فضه و اسما هستم
نجفی هستم و بالا هستم
شیعه‌ی حضرت مولا هستم

حضرت بنده نواز است علی
بخدا روح نماز است علی

#شب_قدر است بها می‌خواهم
درد کافیست دوا مي خواهم
رزق یکسال بُکا می‌خواهم
کربلا با رفقا می‌خواهم

تو بگو تا که ازین غم چه کنم؟
من هوایی حُسینم چه کنم؟

آن حسین که غم آبش دادند
آب میخواست عذابش دادند
با کف و سوت جوابش دادند
رویِ سرنیزه که تابش دادند...

خبرش رفت به خیمه، ای داد..
مادرش دست به پهلو افتاد..

یوسف من ! وسط گودالی
من بمیرم چقدر مینالی!
نیزه باران شدی و بی حالی
تاج روی سر من! پامالی!

مِهر من را به رویت می‌بندند
دست و پا می‌زنی و می‌خندند

آبرودار قبیله ست! نزن
با عصا برتنش ای مست نزن
پلک خودرا که دگر بست! نزن
بی وضو بر بدنش دست مزن

این تن ذبح شده جان من است
چادرم هست نگو بی کفن است

  • چهارشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 17:07
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
استاد سید رضا موید

شب قدر -( قسم به خون شهیدان به کربلا به حسین ) *استاد سید رضا موید

4057
1

شب قدر  -( قسم به خون شهیدان به کربلا به حسین ) قسم به خون شهیدان به کربلا به حسین
خدا به حشر ببخشد گناه ما به حسین

طلوع ماه مبارک مبارکش باشد
کسیکه روزه ی خود سازد ابتدا به حسین

خوشا به روزه ی مقبول روزه دارانی
که ابتدا به حسین است و انتها به حسین

اجابت ار طلبی بر دعای خویش بخوان
به هر دعا که توانی خدای را به حسین

سلام باد بر آن روزه دار تشنه لبی
که آب نوشد و گوید سلام ما به حسین

شروع و آخر این ماه با زیارت اوست
چه عزت است که داده است کبریا به حسین

زیارتش سه شب قدر لذتی دارد
شب علی است ولی باید التجا به حسین

خدای عالمیان می دهد جوابش را
دهد سلام هر آنکس زهرکجا به حسین

نما روایت ابن شبیب را تفسیر
زاشک صبح و شب حضرت رضا به حسین

سه ر

  • چهارشنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 10:43
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

شعر شبهای قدر -( تویی کریم و منم گنهکار ) * مرتضی محمودپور

2777
1

شعر شبهای قدر  -( تویی کریم و منم گنهکار ) تویی کریم و منم گنهکار
سرم نهادم به روی دیوار
الهی العفو(۴)

به حق طاها به حق حیدر
به حق زهرا که گشته پرپر
به کام مسموم سبط اکبر
به شاه تشنه که گشته بی سر
الهی العفو(۴)

به حق سجاد کربلایی
به باقر العلم مصطفایی
به شیشمین حجت خدایی
به کاظم الغیظ کبریایی
الهی العفو(۴)

به آن غریبی که در خراسان
ز زهر مامون شده پریشان
به دیدگانی که گشته گریان
برای شاه شهیدِ عطشان
الهی العفو(۴)

به حق ابن الرضای اطهر
که بین حجره به دیده‌ی تر
به خاک تیره نهاده تا سر
فتاده یاد، شهیده مادر
الهی العفو(۴)
به حق هادی به من نظر کن
ز کرده‌هایم همه گذر کن
به عسگری شام من سحر کن
تو برگ و بارم پر از ثمر کن
الهی العفو(۴)

به ح

  • شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 13:02
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 حسین رحمانی

زمینه شب نوزدهم -(امون از غربت ، شب بارونی) * حسین رحمانی

1079
3

زمینه شب نوزدهم  -(امون از غربت ، شب بارونی) امون از غربت ، شب بارونی
می باره چشمات ، دعا میخونی
همش گرمِ ، دمِ اِنّا ، الیه راجعونی
یه امشب رو،میشه مسجد،نری پیشم بمونی ۲

بمون که دلهره دارم بابا
می بینمت غریبی و تنها
با گریه زیر لب میگی زهرا

نگات به آسمون گره خورده
دلت شد از زمونه آزرده
غم مدینه صبرتو برده
بابا حیدر مرو...

دوباره امشب غریب و تنها
به روی دوشت غمای دنیا
داری میری، مثه هرشب ، برای بینواها
یتیما چش ،براهن وا ،سه ی این نون وخرما۲

قدم قدم توکوچه ی غمها
میری برا یتیمای تنها
غریب ترین غریبه ی دنیا

میذاری واسشون نون گندم
شنیدی نفرین از لب مردم
داره دلت تو غمها تلاطم

سپیده سر زد، اذونه حالا
صدای ناله ، میاد از بالا
داری میری

  • پنج شنبه
  • 13
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

واحد شب نوزدهم ماه رمضان -(خسته شده علی از شبهای سرد کوفه رو شونه هاش نشسته) * محسن طالبی پور

1334
-1

واحد شب نوزدهم ماه رمضان -(خسته شده علی از شبهای سرد کوفه رو شونه هاش نشسته) خسته شده علی از شبهای سرد کوفه رو شونه هاش نشسته دنیای درد کوفه تنهایی ی دنیا شده یار علی گریه سر چاهه همه کار علی
از این زمونه دلش خونه
فقط خدا این و می دونه
برای زهرا پریشونه
بی تابه مولا آروم نداره
چشم انتظاره دیدار یاره
مظلوم عالم
گاهی نگاش به زیر و گاهی به آسمونه گاهی می شینه با غم کنار درب خونه یاد غمی که بر دل زهرا نشست یاد دمی که بین در پهلو شکست
بلند می شه ناله ی حیدر
ولی نداره هنوز
باور زدن زهرا رو به پشت در
در شعله ور بود به در لگد زد
با دست سنگین زهرا رو بد زد مظلوم عالم

با ضرب کین شکسته فرق حبیب خاتم افتاده بین محراب تنها غریب عالم
بین زمین و آسمون غوغاییه
چشم حسن چشم حسین دریایی

  • شنبه
  • 15
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 13:20
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمد مهدی روحی

مناجات شب های قدر -(درخونت در مي زنم يارب ) * محمد مهدی روحی

995
1

مناجات شب های قدر  -(درخونت در مي زنم يارب ) درخونت در مي زنم يارب
جواب حرفامو بده امشب
خداي خوب و مهربون منم يه بنده ي فراري
با كوله باري از گناه كه جز خودت نداره ياري
اگه جوابم نكني روي سرم منت مي ذاري
يا ربنا 2 الهي العفو

خدا يه رحمي كن به اين اشكام
پشيموني مي باره از چشمام
ببين خجالت ميكشم به خاطر اين همه دوري
خودت بهم جواب بده كه التماس كنم چه جوري
نذار كه نااميد بشم خدايي كه خيلي غفوري
يا ربنا 2 الهي العفو

  • دوشنبه
  • 1
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 15:02
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

احیا و مراسم قران به سر گذاشتن ویژه های شب های قدر «شب نوزدهم»، بانوای سیدمجید بنی فاطمه -(ای کاش میشد توی گریه ها بمیرم...) *

816

احیا و مراسم قران به سر گذاشتن ویژه های شب های قدر «شب نوزدهم»، بانوای سیدمجید بنی فاطمه -(ای کاش میشد توی گریه ها بمیرم...) استغفرالله و اتوب الیه ...
* قرآن هارو باز کنید، مقابل صورت بگیرید،با این قرآنی که بعضی وقت ها موقعِ مشکلات بهش پناه می بریم، استغفار کنیم از اینکه رویِ تاقچۀ خونه های ما این قرآن، این کلامِ خدا خاک میخوره و ما غافلیم، از صاحبمون حجت ابن الحسن بخواهیم،ان شاالله مأنوسِ با قرآن بشیم...حضرت امشب خیلی منتظرِ براش دعا کنیم، همۀ گرفتاری ها وقتی حل میشه که صاحبمون بیاد، آقاجان! شرمنده ایم، ما غافل بودیم، اما تو از ما غافل نبودی، تو همیشه حواست به ما بوده، امشب به حق آقا امیرالمؤمنین،به حق مادرتون زهرا، به ما یه نگاهی بکن..*
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَْکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ
* قرآن هارو به رویِ سر بگذارید...*
اللَّهُمَّ به حقِ هَذَا الْقُرْآنِ وَ به حقِ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ به حقِ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ
*ده مرتبه از پردۀ دل،زن و مرد، پیر و جوان صدا بزنیم، اون خدایی که منتظرِ بنده هاشِ تو این شبها، صداش بزن ده مرتبه: *بِکَ یَا اللّهُ…. *خدایا لذت مناجاتِ خودت رو به همۀ ما امشب بچِشان*
ده مرتبه،همه با هم* بمُحَمَّدٍ…….* خدایا! به حقِ رَحْمَةً لِلعٰالَمین، رحمتت را بر این کشورِ امیرالمؤمنین نازل بفرما...
ده مرتبه،بلند، همه با هم:* بعَلِیٍّ……..*
خدا به حق امیرالمؤمنین، علی علیه السلام، عاقبت همۀ مارو ختمِ به خیر بفرما
ده مرتبه: *الهی بفاطِمَةَ ……*
خدا به حقِ حضرتِ زهرا سلام الله علیها، زنان و دخترانِ این مملکت رو پیرو راهِ صدیقۀ کبری قرار بده...
دَرِ خونۀ کریم میخواهیم بریم،ده مرتبه همه با هم:بالْحَسَنِ….. * خدایا! به حقِ کریمِ اهلِ بیت، امامِ مجتبی علیه السلام،ریشۀ وهابیت رو بِکَن...ان شالله بریم مدینه اونجا عرضِ ارادت کنیم
*میخواهیم بریم دَرِ خونۀ اربابمون،ان شالله بلایِ کرونا نباشه، مُحرم بتونیم نوکری کنیم*

ای کاش میشد، تویِ گریه ها بمیرم
ای کاش میشد، با نگات بها بگیرم
بخدا تو این زمونه
که تمومِ سال خزونه
اونی بُرده که بدونه
هر چی تو بخوایِ همونه
جانم به سینه زناته ای آقا
جانم به‌حال و هواته ای آقا
جان ! بمیرم برات ای آقا

ده مرتبه، از پردۀ دل صدا بزن: بالْحُسَیْنِ…..*
ده مرتبه :* بعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ…*
ده مرتبه:* بمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ…*
ده مرتبه همه با هم*بجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد…*
خدایا! به حقِ امامِ صادق علیه السلام، ما و نسلِ مارو اهلِ نماز قرار بده...
ده مرتبه، باب الحوائجِ، قدیمی ها وقتی کارت به استخوانشون می رسید، میگفتند: بریم دَرٍ خونۀ بابَ الحوائج موسی بن جعفر، حاجت دار،مریض دار، گرفتار، بسم الله، برا همه دعا کن، برا رفیقات،همسایه هات،برای اونایی که الان رو تختِ بیمارستان هستند، حال خوشی ندارن، دوست داشتن الان توی جمعِ ما باشن و قرآن سر بگیرن، ده مرتبه * بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ…*
خدایا! به حقِ باب الحوائج اَحدی رو امشب دستِ خالی بر نگردان.
ولی نعمتِ ما علی بن موسی الرضاست، کی دلش برا امام رضا تنگ شده؟..*

آقاجون سر از من و سروی از تو
آقاجون یه اشاره از تو و سر از من
برایِ آقا شدن کی بهتر از تو
برای فدا شدن کی بهتر از من
یادمِ بی صدا اشک می ریخت و میخوند
مادرم تویِ لالایی هاش همیشه
که الهی فدایِ امام رضا شی
که برات هیچ کی امام رضا نمیشه
حرفایِ نگفته امُ اومدن اینجا بگم
اومدم که دردم و به امام رضا بگم
یا امام رضا مدد...

*آقاجان! این کشور، کشورِ شماست، شما ولی نعمتِ مایید یا امام رضا،امشب به حق مادرتون زهرا، به فرق شکافتۀ بابات علی،یه نگاهی به ما کن، ده مرتبه همه با هم*بِعَلِیِّ بْنِ مُوسى…*
ده مرتبه* بِمحَمَّدِ بْنِ عَلِی… * به حقِ جوادالائمه،هر کی گرفتاره، گِره تو زندگیش داره،به حقِ جواد الائمه گِره شون رو باز کن، اونایی که صاحبِ اولاد نمیشن،سالها انتظار کشیدن، به حقِ حضرت، دامن هاشون رو سبز بفرما
ده مرتبه * بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد…*
ده مرتبه* بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ…*
یابن الحسن! آقاجان! کجایِ این عالم قرآن به سر گرفتی؟الهی دورت بگردم، قربونِ مناجات خوندنت برم، کی میشه صدایِ تو رو آقاجان بشنوَیم،تکیّه به دیوارِ کعبه میزنی*اَنَا بَقیَّةَاللّه...*

دوست دارم که یک شبِ جمعه صبح گردد به رسمِ خوش عهدی
ناگهان بشنوم زِ سمتِ حجاز، نغمۀ خوشِ اَنَاالمهدی

ده مرتبه از پردۀ دل صدا بزن: * بالْحُجَّةِ....*

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 21:58
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 جواد حیدری

مناجات شب قدر -(امشب شب قدر است و من....) * جواد حیدری

742

مناجات شب قدر -(امشب شب قدر است و من....) امشب شب قدر است و من
روی سیاه آورده ام
تا که خریداری کنی
بار گناه آورده ام
من رو سیاهم ای خدا
غرق گناهم ای خدا
( یا ربنا یا ربنا اغفر لنا تقصیرنا )

گفتی که امشب بهتر از
یک عمر طولانی بود
گفتی که توبه می خری
وقت پشیمانی بُود
یا رب اَجِرنا یا مُجیر
ردم مکن دستم بگیر
( فَارحم الهی یا کریم )

سنگینی بار گناه
پشت مرا بشکسته است
از بس که دارم حق ناس
درها به رویم بسته است
الطاف خود ابراز کن
در را به رویم باز کن

از تو خجالت می کشم
بس نان شبهه خورده ام
من آبروی خویش را
با هر گناهی برده ام
ای آن که ستاری خدا
کن آبرو داری خدا

من با شهیدان بوده ام
حالا چنین آلوده ام
از آخرت غافل شدم
با معصیت آسوده ام
حق شهید بی مزار
منت بر این غافل گذار

فتنه فراوان گشته و
من راه خود گم کرده ام
باید که بیدارم کنی
حالا که رو آورده ام
ای که کس هر بی کسی
آخر به دادم می رسی

امشب که تقدیر همه
عالم به دست مهدی است
دانم که آزرده دل از
بد کاری و بد عهدی است
او را ز من راضی نما
تا که کند بهرم دعا
( مولا ابا صالح بیا )

تا دلبرم راضی شود
ناد علی ذکر من است
در موج غم های دلم
یاد علی فکر من است
من از علی دم می زنم
آتش به عالم می زنم
( جانم علی ـ جانم علی )

ای رحمت بی انتها
ای لیله قدرم علی
ای دستگیر بینوا
ماه شب بدرم علی
ای بهترین مولای من
آقای من آقای من

  • پنج شنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 16:34
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

زمزمه شبهای قدر -(مناجات شبهای احیاءوقدر) * مرتضی محمودپور

2784
4

زمزمه شبهای قدر -(مناجات شبهای احیاءوقدر) زمزمه‌ی

شبهای احیاء

به حق یاسین به حق طاها

به حق قرآن به حق زهرا

الهی العفو الهی العفو(۲)

به حق مصحف به حق کوثر

به حق احمد به حق حیدر

الهی العفو الهی العفو(۲)

به شیرخواره علی اصغر

به اربا اربا علی اکبر

به حق قاسم به عون و جعفر

به مشک سقا به یاس پرپر

الهی العفو الهی العفو(۲)

به ناله‌های طفل سه ساله

به راس خونین به یاس و لاله

به کوچه و سیلی و قباله

ز سوز سینه زنم چون ناله

الهی العفو الهی العفو(۲)

شکسته بالم شده ز عصیان

خدا نظر کن به چشم گریان

به سوره‌ی هل‌اتی و انسان

دلم گرفته شدم پریشان

الهی العفو الهی العفو(۲)

  • یکشنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 01:54
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

مناجات شب قدر -(امشب به درگاهت خدا افغان وزاری میکنم ) * اسماعیل تقوایی

2189
1

مناجات شب قدر -(امشب به درگاهت خدا افغان وزاری میکنم ) یا ربنا...
امشب به درگاهت خدا افغان وزاری میکنم
بادست خالی آمدم احساس خواری می کنم
یا ربنا یا ربنا یا ربنا یا ربنا2
______________________
من بنده ی عاصی وتو دریای لطفی ای خدا
از هرچه غیر خود نما این بنده ی عاصی جدا
یا ربنا یاربنا....
_______________________
امشب شب قدرست ومن دارم به الطافت رجا
امشب بده قلب مرا با نورخود یا رب جلا

قرآن بگیرم بر سرو خوانم دعای جوشنت
شاید گناهم بخشی واز بند غم گردم رها
یا ربنا یا ربنا.....
________________________
جزتو ندارم من کسی ای بیکسان را دادرس
درمانده ام در کار خود یا رب بفریادم برس
یا ربنا یا ربنا......

شاعر:اسماعیل تقوایی

  • پنج شنبه
  • 17
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 19:38
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر شب قدر نوحه سه شب 19 ،21، 23 ماه مبارک رمضان -(گل گلشن مصطفایی علی ) * رضا یعقوبیان

2719
5

شعر شب قدر نوحه سه شب 19 ،21، 23 ماه مبارک رمضان -(گل گلشن  مصطفایی علی ) گل گلشن مصطفایی علی
در عالم تورمز بقایی علی
ز روز ازل تا به روز جزا
تو بر شیعیان مقتدایی علی
علی یا علی یا علی یا علی(۲)

تو در کل عالم امیری علی
امامی ولی بی نظیری علی
توآگه زمافی الضمیری علی
به شیعه تو خیر کثیری علی
علی یا علی یا علی یا علی

به درددو عالم طبیبی علی
به شیعه تو یاروحبیبی علی
بمیرم برای توو غربتت
تو معنای صبر و شکیبی علی
علی یاعلی یاعلی یاعلی

همیشه مرا تکیه گاهی علی
امید دل بی پناهی علی
الاای شکسته دلان را امید
براین سائلت کن نگاهی علی
علی یاعلی یاعلی یاعلی

حریمتت علی جان بهشتم بود
ولای تو اندر سرشتم بود
امیددو عالم علی مهر تو
عجین باخط سرنوشتم بود
علی یا علی یا علی یا علی

ک

  • پنج شنبه
  • 2
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 17:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسین نوری

شعر شبهای قدر -(میرسه به محضرت سلامی) * حسین نوری

9026
50

شعر شبهای قدر -(میرسه به محضرت سلامی) میرسه به محضرت سلامی
من کجا و باتو هم کلامی
خدا رحمت کنه اجدادمو.تو...
بهترین ارثیه ی بابامی

من به هیچ صراطی جز راهه تو مستقیم نمیشم
تا علی بابای شیعه ها باشه یتیم نمیشم
راس میگن که هیچ جا خونه ی خود آدم نمیشه
من بجز نجف تو هیچ سرزمینی مقیم نمیشم

بهشت من علیو سرنوشت من علیه
خدا خودش میدونه تو سرشت من علیه
ابوترابیَمو خاک و خِشت من...علیه

...أشهد أنک مولانا علی...

کرمت چه بی حساب کتابه
بردن نام علی ثوابه
بجز آخرت بجز روز حساب
خود دنیا بی علی عذابه

میشه سلمان کسی جای پای تو قدم بذاره
دم مردن پشیمونه‌ازروت هرکی کم بذاره
روز محشر چیزی جز محبت شما ندارم
مگه بی بی زهرا منت به روی سرم بذاره

نجا

  • شنبه
  • 15
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:24
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مراسم قرآن به سر گرفتن ویژه شبهای قدر «شب بیست وسوم»، شیخ حسین انصاریان -(بالحسین الهی العفو...) *

550

مراسم قرآن به سر گرفتن ویژه شبهای قدر «شب بیست وسوم»، شیخ حسین انصاریان -(بالحسین الهی العفو...) *قرآن رو مقابلِ صورتِ خجالت زده ی خودمون باز کنیم*
"اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ"
*قرآن رو به عنوانِ خاکساری، فروتنی،پناه آوردن رویِ سر بگذارید*
"اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ‏،وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلاَ أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ‏"
*خدارو به خودش قسم بدیم*
"بِكَ يَا اللَّهُ...‏"
الهی "بِمُحَمَّدٍ"
*امشب،شبِ آخرِ شب های قدرِ،هر لطفی می خوای در حقِ ما کنی امشب لطف کن،می دونی فردا شب جایی نداریم بریم،خدایا با این مریضی بیشتر از این مارو کیفر نکن...*
الهی "بِعَلِيٍ..."
*اگه ما مرد و زن مدینه بودیم،کی جُرئت داشت دَرِ خونه ات رو آتیش بزنه؟کی جرئت داشت در به پهلوت بزنه...؟*
الهی "بِفاطِمَةَ"
الهی "بِالْحَسَنِ‏"
*ما نمی تونیم تو رو مثلِ زینب صدا بزنیم، یه نوعی صدات زده که در عالم ماندگار شده*
از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد: حسین
دست و پا می زد حسین
الهی "بِالْحُسَيْنِ‏"
*همه ی شما می دونید،مَیِّت رو که تویِ قبر میذارن،بندِ کَفَنِش رو باز میکنن،زیرِ صورتش خاک می ریزن،صورت رو، رو به قبله قرار میدن،زین العابدین تو قبر مونده چیکار کنه،بدن سر نداره، گلویِ بریده رو، رو به قبله گذاشت*
الهی "بِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ"
الهی "بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍ"
الهی "بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ"
*بابُ الحوائجِ موسی بن جعفر، خیلی از کَرَمِش تعجبی ندارم که روزهای آخر عُمر، تویِ غُل و زنجیر،به پروردگار گفت:این چند سالی که در زندان من زجر کشیدم،بلا کشیدم،شکنجه کشیدم،این و با شیعیانِ من معامله کن، در برابر همه ی این رنج ها،شیعیانِ مارو بیامرز...*
الهی "بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ"
*خادمی داشته حضرتِ رضا،مرحوم محدثِ قمی در کتاب فَوائدُ الرَّضَویَّه نوشتن،خادمی به نامِ میرمعین الدین اشرف،بسیار آدمِ پاک و خالص و نورانیِ بوده،میگه:یک شب خدمتم تموم شد،اومدم کشیک خونه،خوابیدم که نیمه ی شب بلند شم برای نماز شب،خوابم برد،تو عالم رؤیا می بینم دارم میرم بیرون برا وضو گرفتن، وارد صحن شدم،دیدم یه آقایی غرقِ نور،داره میاد،جمعی هم دنبالشن،چند نفر هم کُلنگ به دست دارن،رسیدن به قبری، فرمودن: قبر رو بِکَنید، جنازه ی این فاسد و پلید رو از صحن ببرید جایِ دیگه،این آدمِ حرام خوری بوده،جاش اینجا نیست، که یه مرتبه دیدم امامِ هشتم از حرم اومد بیرون،خیلی ادب کرد،عرض کرد: یا امیرالمؤمنین! درسته این آدمِ گنهکاری بوده،ولی دَمِ مُردنش وصیت کرد من رو ببرید تو صحنِ حضرتِ رضا دفن کنید،اگه میشه به من ببخشیدش،امیرالمؤمنین فرمود: قبر رو نَکَنید،پسرم اون رو به تو بخشیدم.خادم میگه: وحشت زده بیدار شدم،چندتا خادم رو بیدار کردم اومدم همون نقطه،دیدم یه قبرِ تازه است،امامِ هشتم ضمانت کرد.مگه میشه کسی که آهو رو ضمانت کرد،مارو ضمانت نکنه،امشب پیشِ خدا ضامنِ ما هم بشو...*
* الهی " بِعَلِيِّ بْنِ مُوسَى‏"
الهی " بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍ‏"
الهی "بِعَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ"
الهی " بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍ‏"
*یا صاحب الزمان! می دونیم از ما دلگیری،شیعه ی خوبی برات نبودیم، از دستِ ما خیلی رنجیده شدی و غصه خوردی،این رو به حساب بیچارگیِ ما بذار..*
الهی " بِالْحُجَّةِ"

  • چهارشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 16:44
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شب قدر -(عجب سِرِّ نهان دارد شبِ قدر، صفای روح و جان دارد شبِ قدر!) * هستی محرابی

1490
4

شب قدر -(عجب سِرِّ نهان دارد شبِ قدر، صفای روح و جان دارد شبِ قدر!) ‍ ‍ در منزلت شب قدر

عجب سِرٌِ نهان دارد شبِ قدر
صفای روح و جان دارد شبِ قدر

شب قدر و شبِ تنزیلِ قرآن
که درک بیکران دارد شبِ قدر

به تا هفت آسمان تا عرشِ اعلا
طوافِ عرشیان دارد شبِ قدر

چه فرخنده شبی تا مَطلعِ الفَجر
نزولِ قدسیان دارد شبِ قدر

بیا امشب که رحمت مثلِ باران
به روی عاشقان دارد شبِ قدر

هبوط آید فرشته دسته دسته
وصالِ عارفان دارد شبِ قدر

شب قدر و بیا قدرش بدانیم
چه اکسیرِ گران دارد شب قدر

بیا بر سر بنهِ قرآنِ ناطق
بشارت بر جهان دارد شب قدر

بیا تقدیرِ حق گردد مقدر
چو هر کس امتحان دارد شب قدر

شبِ امضای تقدیر ِامور است
چه حکمت ساربان دارد شب قدر؟

به خلوت گوشه ای احیا گرفتن
مصلای

  • چهارشنبه
  • 2
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 16:20
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر شب قدر و نوحه شب نوزدهم رمضان شب ضربت خوردن مولا امیرالمؤمنین علیه السلام -(یا علی ای روح قرآن ) * رضا یعقوبیان

916
2

شعر شب قدر و نوحه شب نوزدهم رمضان شب ضربت خوردن مولا امیرالمؤمنین علیه السلام -(یا علی ای روح قرآن ) یا علی ای روح قرآن
مایه آرامش جان
نام تو حک شده بر دل ما
ذکر تو حل کند مشکل ما
یا علی یا علی یا علی جان(۲)

همسر زهرا تویی تو
بر همه مولا تویی تو
یا علی رهبر انس و جانی
نور قلب همه شیعیانی
یا علی یا علی یا علی جان

منشاء جود و سخایی
یا علی امید مایی
از کرامت نگاهی به ما کن
یک نجف بر همه ما عطا کن
یا علی یا علی یا علی جان

سائل درگاهت هستم
بر سر راهت نشستم
گرچه نزد تو من رو سیاهم
با وجود بدی کن نگاهم
یا علی یا علی یا علی جان

ای گل باغ ولایت
کن نگاهی بر گدایت
داده‌ای با ولا آبرویم
طوف قبرت بودآرزویم
یاعلی یاعلی یاعلی جان

یاور پیغمبری تو
حیدری تو حیدری تو
یارو همسنگرمصطفایی
توملقب به شیرخدایی
ی

  • پنج شنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 11:49
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر شب قدر و نوحه شب نوزدهم رمضان شب ضربت خوردن مولا امیرالمؤمنین علیه السلام -(یاعلی یاعلی نور چشم نبی ) * رضا یعقوبیان

1154
2

شعر شب قدر و نوحه شب نوزدهم رمضان شب ضربت خوردن مولا امیرالمؤمنین علیه السلام -(یاعلی یاعلی     نور چشم نبی ) یاعلی یاعلی نور چشم نبی
از محبت تو قلب ما منجلی
مهر تو باشد در دل شیعه
لطف توگشته شامل شیعه
یاعلی مولایاعلی مولا(۲)

هر که دارد به دل مهر تو مرتضی
باشد او شیعه مخلص مصطفی
باولای تو دین شود کامل
بی تو لایت هر عمل باطل
یاعلی مولایا علی مولا

دست من خالی و بی پناهم علی
جان زینب بیا کن نگاهم علی
گربدم مولا گرردم مولا
یا علی بنما مددم مولا
یاعلی مولایا علی مولا

شب نوزدهم رمضان آمده
شب قتل علی شیعیان آمده
باغ دین امشب گشته پژمرده
ضربت کینه بر علی خورده
یا علی مولا یا علی مولا

خورده شمشیر کین امیر المومنین
از جبین علی خون چکد بر زمین
شور محشر شد در زمین پیدا
مظهر یزدان کشته شد مولا
یا علی مولا یا ع

  • پنج شنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 11:51
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر شب قدر و نوحه شب نوزدهم رمضان شب ضربت خوردن مولا امیرالمؤمنین علیه السلام - -(شمس ولایت یا علی جان) * رضا یعقوبیان

891

شعر شب قدر و نوحه شب نوزدهم رمضان شب ضربت خوردن مولا امیرالمؤمنین علیه السلام - -(شمس ولایت یا علی جان) شمس ولایت یا علی جان
نور هدایت یا علی جان
بر همه ای امید عالم
داری عنایت یا علی جان
مظلوم علی علی علی جان(۲)

مست تولای تو هستم
غرق تمنای تو هستم
ای نورذات حی سرمد
خاک کف پای تو هستم
مظلوم علی علی علی جان

از لطف خاص حی داور
دارم به دل مهر پیمبر
فخر بود تاروز آخر
هستم غلام کوی حیدر
مظلوم علی علی علی جان

ای بر نبی نور دو دیده
کس مثل توستم ندیده
دیدی به پشت در علی جان
دشمن گلت از شاخه چیده
مظلوم علی علی علی جان

مولا دگر حاجت روا شد
حامی دین حقش ادا شد
در بین محراب عبادت
با تیغ کین فرقش دوتاشد
مظلوم علی علی علی جان

دشمن قران ابن ملجم
زد بر سر عزیز عالم
مولا فتاده غرق در خون
کوفه شده لبریز ماتم

  • پنج شنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 14:39
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مناجات -(بحق فاطمه یارب نگاهی!) * هستی محرابی

3141
1

مناجات -(بحق فاطمه یارب نگاهی!) #و_توبوا_الی_الله

من امشب آمدم با کوهِ دردم
به درگاهِ تو عجز و ناله کردم
بحق حرمتِ شبهای قدرت
که امشب دست خالی بر نگردم!
...........................................
من امشب آمدم با روی زردم
به درگاهت خدایا توبه کردم
بحق فاطمه یارب نگاهی
که امشب با خجالت بر نگردم!

#هستی_محرابی

  • یکشنبه
  • 5
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 20:31
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب
 حسین رحمانی

مناجات شب بیست و سوم با امام زمان عج -(شب قدر سرنوشتم ، می بینی دلشوره دارم) * حسین رحمانی

4222
7

مناجات شب بیست و سوم با امام زمان عج -(شب قدر سرنوشتم ، می بینی دلشوره دارم) شب قدر سرنوشتم ، می بینی دلشوره دارم
نکنه تموم شه امشب، رو زمین بمونه بارم

نکنه که بین خوبا ، دست من خالی بمونه
واسه من دوباره تنها ، بی پرو بالی بمونه

قلم تقدیرم امشب ، توی دستای تو آقاس
تیر آخرم همیشه ، قسم حضرت زهراس

نکنه تو تقدیر من ، کم بشه رزق عبادت
هرچی که نوشتی خیره ، ولی آخرش شهادت

نکنه برا زیارت ، ازقلم بیفتم آقا
اربعین.کربلا حتما ، نگی که نگفتم آقا

نکنه محرم امسال ، زیر خاک خوابیده باشم
بنویس قربون دستت، نوکر تو روضه ها شم

خلاصه هرچی صلاحه، هرچی تو بگی روچشمام
تو اجازه دادی گفتم ، خط به خط از آرزوهام

میدونم چقد تو خوبی ، میدونم که پست و خوارم
درخونه ی خدا و ، شما واسطه میارم

  • پنج شنبه
  • 13
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:39
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمد زوار

مناجات شب قدرب ا نوای حاج مهدی مختاری -(با غُل و زنجیرِ دورِ دست و ‌پام) * محمد زوار

838

مناجات شب قدرب ا نوای حاج مهدی مختاری -(با غُل و زنجیرِ دورِ دست و ‌پام) با غُل و زنجیرِ دورِ دست و ‌پام
آخرش هر طوری که بود اومدم
هیچکسی جز تو محلم نمیداد
تا تعارفم زدی، زود اومدم

حالا که من اومدم خودت بگو
روسیاه با چشم گریون نمیخوای؟
خیلی وقته پشت در مُعطلم!
درو وا کن خدا، مهمون نمیخوای؟

واسه جبران بدی‌هام اومدم
لااقل بهم یه راهِ حل بده
کتابِ روی سرم واسطمه
تورو قرآن به منم محل بده

معصیت حس خوبی بهم نداد
حال خوبِ سحرو ازم گرفت
بغلم کن، منو تحویلم بگیر
آخه قهر تا کِی خدا؟ دلم گرفت

برا عاقبت بخیر شدن، باید
از همه غیر خودت فرار کنم
اگه امشب منو عَفوَم نکنی
لحظه‌ی جون دادنم چیکار کنم؟

یه کاری کن که شب اول قبر
رو لبم ذکر خدا خدا بیاد
قَسَمِت میدم منو تنها نذار
زو

  • شنبه
  • 15
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:46
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

شور امام حسین علیه السلام شبهای قدر -(شب قدرو بی کسم ) * محسن طالبی پور

1200
1

شور امام حسین علیه السلام شبهای قدر  -(شب قدرو بی کسم ) شب قدرو بی کسم
یا حسین تو رو قسم
تو به داد من برس
اومده بند نفسم
خزون گرفته تموم بهارمو
یه نگا کن بازم این دل زارمو
تو همه کاره ی نوکری ای حسین
به تو سپردم آقا همه کارمو
به دادم برس من گریه کن توام
به دادم برس خسته شدم از خودم

بیا ای خون خدا
بزنم بازم صدا
تنگه این دلم حسین
ببرم کرببلا
امیدم اینه کنی تو جدام حسین
کاری کنی حرم تو بیام حسین
این دل من با گناها سیا شده
حرمتو برا توبه می خوام حسین
به دادم برس من گریه کن توام
به دادم برس خسته شدم از خودم

  • شنبه
  • 15
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 13:35
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

متن نوحه مسجدی شب نوزدهم ماه مبارک رمضان -(گشته جاری اشک زهرا) * امیر عباسی

2461
5

متن نوحه مسجدی شب نوزدهم ماه مبارک رمضان -(گشته جاری اشک زهرا) گشته جاری اشک زهرا
خورده ضربت فرق مولا
ذکر عالَم به چشمان گریان
یا علی یا علی یا علی جان
یا علی یا علی یا علی جان...

قلب یاران زار و محزون
گشته محراب غرقِ در خون
ذاتِ حق زین عزا مرثیه خوان
یا علی یا علی یا علی جان
یا علی یا علی یا علی جان...

جان بابا گشته بر لب
ای امان از حال زینب
ناله دارد به قلب پریشان
یا علی یا علی یا علی جان
یا علی یا علی یا علی جان...

  • چهارشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 17:06
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

متن نوحه مسجدی شب بیست و سوم -(لیلة القدر و ماهِ اِجابت) * امیر عباسی

2492
1

متن نوحه مسجدی شب بیست و سوم -(لیلة القدر و ماهِ اِجابت) لیلة القدر و ماهِ اِجابت
لطف الهی شد بی نهایت
رَبّی یا الله رَبّی یا الله...

لیلةُ القدر و دل خدایی شد
مدینه اي و کربلایی شد
رَبّی یا الله رَبّی یا الله...

ما را کن یا رب اهل سعادت
رِزقِمان گردان فیض شهادت
رَبّی یا الله رَبّی یا الله...

دیگر رسد بر مَشامِ عالَم
بوی عرفه،بوی مُحرّم
سالار زینب سالار زینب...

ای حسینی ها آماده باشید
بر غم زینب دلداده باشید
سالار زینب سالار زینب...

اباعبدالله جانفدا گردد
سرش هلال نیزه ها گردد
سالار زینب سالار زینب...

در راه اسلام میشود قربان
در بین گودال با لبِ عطشان
سالار زینب سالار زینب...

دشمن ستیزی درس عاشورا
باید که باشیم پیروِ مولا
سالار زینب سالار زین

  • پنج شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 09:33
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

متن نوحه مسجدی شب بیست و سوم ماه رمضان -(لَیلةُ القدر است و دل) * امیر عباسی

1474
6

متن نوحه مسجدی شب بیست و سوم ماه رمضان -(لَیلةُ القدر است و دل) لَیلةُ القدر است و دل
باشد از غفلت خِجل
بگذر زِ جُرم ما ای خالق یکتا
به حقّ ثارُالله مظلومِ عاشورا
مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم...

گرچه هستم رو سیاه غرق عصیان و گناه
یا حسین گویم زِ جان با شرارِ سوز و آه
ای کشته اسلام ای لالهٔ پرپر
بر خاک یک گودال افتاده اي بی سر
مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم...

ای خوش آنکه رَهروِ راه عاشورا بُوَد
در مسیرِ بندگی جِلوهٔ تقویٰ بُوَد
به پیروی از آن که رُکنِ ایمان بود
بالای نیزه هم قاری قرآن بود
مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم...

با خمینی بسته ایم عهد خود تا پای جان
که نباشیم در پِیِ دوستی با دشمنان
اُمّت به دل شور و شوقِ ولا دارد
((این قافله عزمِ کرببلا د

  • پنج شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 09:37
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر مناجاتی شب های قدر -(امشب نشسته ذکرت بر لب؛ إلهی العفو) * مرضیه عاطفی

1685
1

شعر مناجاتی شب های قدر -(امشب نشسته ذکرت بر لب؛ إلهی العفو) امشب نشسته ذکرت بر لب؛ إلهی العفو
جاریست اشکِ چشمم یارب إلهی العفو

بیتابم و نشستم پشتِ درت شبِ قدر
دریاب! نقش بسته بر لب: إلهی العفو

بیمارم و ببین که حالِ خوشی ندارم
میسوزم از معاصی در تب إلهی العفو

أنتَ الّذي سَترتَ، أنتَ الّذي غَفرتَ*
حک شد به دستِ من این مطلب؛ إلهی العفو

باید بگیرم از تو رزقِ شهادتم را
در حالِ سجده مثلِ هر شب إلهی العفو

جانم فدای آنکه، در زینبیه با اشک...
میگفت جانِ بی بی زینب(س)! إلهی العفو
*
یارب قسم به جانِ زینب(س) که غرقِ خون دید-
فرقِ سرِ پدر را امشب!... إلهی العفو

* مناجات امام حسین(ع) در روز عرفه
(تویی آن خدایی که پرده پوشی کردی، تویی آن خدایی که آمرزیدی)

#ألسلام_علیک_یاعلی_بن_أبیطالب
#فزت_و_رب_الکعبه
#بعلی_ع_إلهی_العفو

  • سه شنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 18:13
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

مناجات شب قدر -(الها مبادا رهایم کنی) * هستی محرابی

1237
1

مناجات شب قدر -(الها مبادا رهایم کنی) #مناجات_با_قاضی_الحاجات

الها! مبادا رهایم کنی
مبادا که از خود جدایم کنی

حقیر آمدم بر در خانه ات
صدایت زدم تا صدایم کنی

مرا نا امید از در خود مکن
امیدم که حاجت روایم کنی

رسیدم که با لطف و احسان خود
به نور مبین آشنایم کنی

الها،الها! پناهم بده (2)
تو خط امان از گناهم بده(2)

گرم دیدی از من تو جرم و گنه
که اغماض از هر خطایم کنی

نگاه کرم را مگیری ز من
که ترسم به ظلمت فنایم کنی

بعیده با آن مهربانی خود
گرفتار رنج و بلایم کنی

الها،الها! پناهم بده (2)
تو خط امان از گناهم بده(2)

ز تو خواهم ای مهربان و ودود
که این درد جان را دوایم کنی

سرم نذر عشق عزیزم حسین(ع)
چنان در رهش جان فدایم کنی

دعا کرده ام اینکه در اربعین
مرا زائر کربلایم کنی

مبادا تو از خود جدایم کنی
در این غفلت تن رهایم کنی!

الها،الها! پناهم بده (2)
تو خط امان از گناهم بده(2)

#سه_شنبه_23_اردیبهشت_99
#هستی_محرابی

  • سه شنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 21:09
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب
 حمید رمی

زمینه شب 19 رمضان -(داره میره برا نماز آخر) * حمید رمی

1244
2

زمینه شب 19 رمضان -(داره میره برا نماز آخر) داره میره برا نماز آخر
دل شیعه‌ها پابه‌پای حیدر
چه مصیبتیه "الله اکبر"۲

احیا گرفته علی، احیای آخرشه
فرق دوتای علی، قرآنِ رو سرِشه

تسبیحِ خدا رو لب علیه، امشب تا سحر
پیچیده تُو عرش خدا صدای، وانشَقَّ القمر

آه، امون از دل حیدر

برا علی این آخرین اذونه
نماز آخرو میخواد بخونه
چی توی دلِشه "خدا میدونه"۲

انگاری منتظرِ زهرا نشسته علی
با روی غرق خون و فرق شکسته علی

امشب شبیِ که علی به غماش میده خاتمه
امشب شبِ شوق علی شده و وصل فاطمه

آه، امون از دل حیدر

تیغی که رو سرِ علی نشسته
دلِ عالم و آدمو شکسته
روضه می‌خونه با "یه قلبِ خسته"۲

شمشیر کوفه میره، تا کربلای حسین
اونجایی که می‌بُرَن، سر از قفای حسین

ای‌کشته‌ی‌بی‌سرو‌بی‌کفن‌وتشنه‌لب‌حسین
ناله‌می‌زنن‌آسمون‌وزمین‌بازینب:حسین

آه، امون از دل زینب

  • سه شنبه
  • 31
  • تیر
  • 1399
  • ساعت
  • 13:10
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شب قدر ماه رمضان -(امشب بنا دارم که قرآن سر بگیرم) * هستی محرابی

533

شب قدر ماه رمضان -(امشب بنا دارم که قرآن سر بگیرم) امشب بنا دارم که قرآن سر بگیرم
تا در بهشتِ جانِ جانان پَر بگیرم

هر جا قلم دل را کشانَد می‌نشینم
تا من سراغ از فاتحِ خیبر بگیرم

عرضِ ادب سوی مدینه میکنم تا
اذنِ جنان را من ز پیغمبر بگیرم

عشقم حسین است و براتِ کربلا را
از دستِ پاک و زخمی مادر بگیرم

امشب که گلزارِ حسین است آرزویم
باید از این دریا فقط گوهر بگیرم

مهمانِ شش گوشه شدن یعنی که باید
هر جایی از عرشِ خدا لنگر بگیرم

گفتم اگر قسمت شود اول در آغوش
قنداقه ی نازِ علی اصغر بگیرم

هر گوشه از صحن و شبستانِ حرم را
صد منبر اشک از روضه ی اکبر بگیرم

آنجا که ساقی آب را شرمنده کرده است
از دستِ او هم جرعه ای کوثر بگیرم

شرمنده ی اشکِ پگاهِ قتلگاهم
باید تقاصِ یک سر از کافر بگیرم

هر کس به نوعی اشکِ زینب را در آورد
من حقِ او را از دمِ خنجر بگیرم

یا انتقامِ دردِ او را روزِ محشر
از ذوالفقارِ حضرتِ حیدر بگیرم

باید رَوم با پای دل کنجِ خرابه
یک سر خبر از غربتِ دختر بگیرم

از گیسووان سوخته قدری برای
زخمِ دلم داروی خاکستر بگیرم

از خارِ پایش که ز چوبِ خیزران است
قطعاً خبر از شعله های در بگیرم

ای بال و پَر بشکسته ای جانم رقیه
امشب شد از عشقِ تو قرآن سر بگیرم

غرقِ امید دستهای کوچکم تا
هر حاجتم را از حی داور بگیرم!

  • سه شنبه
  • 4
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 14:37
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد