اشعار در مقام مادر

مرتب سازی براساس
استاد سید رضا موید

شعر برای مقام مادر(آبروی اهل دل از خاک پای مادر است ) *استاد سید رضا موید

75075
184

شعر برای مقام مادر(آبروی اهل دل از خاک پای مادر است ) آبروی اهل دل از خاک پای مادر است
هر چه دارند این جماعت از دعای مادر است
آن بهشتی را که قرآن می کند توصیف آن
صاحب قرآن بگفتا زیر پای مادر است
آسمان زندگی شد روشن از نور پدر

گلشن هستی مصفا از صفای مادر است
قوت شیر از شیره جان می خوراند طقل را
وین شگفت آید که خون دل غذای مادر است
گرمی آغوش مهرش را ندارد آفتاب
مهربان تر دیگر از مادر خدای مادر است
از دم روح القدس عیسی پدید آمد اگر
باز هم پرورده در ظلّ همای مادر است
اوج گیرد قدر فرزند از دعای خیر او
چون دم عیسی بن مریم در دعای مادر است
قدر و جاهی را که در اسلام دارا شد اُویس
از کمال طاعت و خدمت برای مادر است
امر او را داد رجحان بر ملاقات نبی
چون رض

  • پنج شنبه
  • 12
  • آبان
  • 1390
  • ساعت
  • 07:44
  • نوشته شده توسط
  • سید حامد فیض
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 علی اصغر خواجه زاده

زمزمه سبک ببار ای بارون درفراق،پدر،مادر،ورفتگان... -(ببار ای بارون ببار بر داغ هجر یارم ببار ) * علی اصغر خواجه زاده

4456
6

زمزمه سبک ببار ای بارون درفراق،پدر،مادر،ورفتگان... -(ببار ای بارون ببار بر داغ هجر یارم ببار ) زمزمه سبک ببار ای بارون
در فراق عزیزان ،پدر،مادر...

ببار ای بارون ببار
بر داغ هجر یارم ببار
غم توی دلم بیشمار
بااین دله زار و بی قرار
میسوزم از غمه هجر یار
( ای بارون )
_____________
امان از داغ (مادرم )
خاکه غمش شده بر سرم
خفته در خاک غم دلبرم
بوده تنها یارو یاورم
این منو اشک چشمه ترم
(ای دنیا)
________________
ببین میسوزم از غمت
در دلم بنشسته ماتمت
یاد خندیدن هردمت
قربان اشکه چون شبنمت
باورم نمیشه رفتنت
از دنیا
______________
ببین چشمم از غم تره
این دیگه وداع آخره
داغ تو دلمو میبره
آتیشه زیر خاکستره
دنیا با داغ تاریک تره
ای یارم

#علی_اصغرخواجه_زاده

  • یکشنبه
  • 29
  • تیر
  • 1399
  • ساعت
  • 11:59
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

مراسم چهلم مادر یا پدر -(شد چهل روز ندیدم گل رویت مادر) * سیف الله آذری

33820
55

مراسم چهلم مادر یا پدر -(شد چهل روز ندیدم گل رویت مادر) مادر

شد چهل روز ندیدم گل رویت مادر
مرغ دل پرزند هر لحظه بسویت مادر

شد چهل روز که بار غم تو بر دوش است
بی تو ای نور وفا خانۀ ما خاموش است

شد چهل روز مسافر به دل گور شدی
از چه رو این همه از محفل ما دور شدی

شد چهل روز شدم خوندل و محزون گریم
جای خالیِّ تو را مینگرم خون گریم

شد چهل روز که اشک غم من نیسان است
ای امیدم مگر هجران رُخَت آسان است؟

شد چهل روز سیه گشته چه روشن روزم
یاورم رفته و از داغ غمش می سوزم

شد چهل روز که سوز دل من افزون است
خواهر چشم به راهم که دلش پر خون است

پدر

شد چهل روز ندیدم گل رویت بابا
مرغ دل پرزند هر لحظه بسویت بابا

شد چهل روز که بار غم تو بر دوش است
بی تو ای نور و

  • پنج شنبه
  • 4
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 12:53
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مادر -(دلم گرفته زخانه کجایی ای مادر ) * علی شهودی

6179
13

مادر -(دلم گرفته زخانه کجایی ای مادر ) دلم گرفته زخانه کجایی ای مادر
که خانه بی تو ندارد صفایی ای مادر
.
چنان به دیدن روی تو آرزو مندم
خدا کند که بخوابم بیایی ای مادر
.
هنوز چشم به راه توام که بازآیی
گره ز کار دل من گشایی ای مادر
.
مرا که طفل نحیف توام بیاد آور
که تو فرشته مهر و وفایی ای مادر
.
بیا بیا به تو گویم حدیث غم ها را
به قصه دل من آشنایی ای مادر
.
بخوابم آمده ای من ز شوق می خواهم
بپایت افتم و ترسم نپایی ای مادر
.
کنار پنجره هر روز چشم می دوزم
از آن رهی که برفتی بیایی ای مادر
.
به جای خالی تو خیره می شود هر روز
چه می کشد دل از این جابجایی ای مادر
.
تو زنده ای و نمیری که درسرای وجود
تو آن بنای بلند بقایی ای مادر
.
پس از خدا

  • پنج شنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 11:36
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

مرثیه ای برای مادر_الا ای مادر خوبم کجایی * اسماعیل تقوایی

27129
33

مرثیه ای برای مادر_الا ای مادر خوبم کجایی مرثیه ای برای مادر

الا ای مادر خوبم کجایی
ندارم طاقت هجر وجدایی
دلم بی تو پر از اندوه ودرده
ندارد زندگی بی تو صفایی
بیا مادر مادر مادر مادر بیا2
________________________
بیا بار دگر مادر کنارم
بیا تا سر بزانویت گذارم
بکش دست نوازش بر سرمن
ببوسم دست تو ای گلعذارم
بیا مادر....
____________________________
چه شبهایی که بودم زار وبیمار
کنار بسترم بودی تو بیدار
مرا با شهد جانت پروریدی
به دنیا بوده ای معنای ایثار
بیا مادر...
_______________________________
دلم تنگست برای لای لایت
برای بوسه های جانفزایت
زبعد تو به حیرانی دچارم
دوای درد من باشد دعایت
بیا مادر...
_______________________________
کنون هستم برای تو عزادار
دلی خون، دیده گریان وتنی زار
نباشد باورم هجر و فراقت
غم بی مادری ام هست دشوار
بیا مادر...

شعر:اسماعیل تقوایی

  • سه شنبه
  • 20
  • خرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 18:21
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

هجران مادر -(خوشا آندم که بودی در بر من ) * اسماعیل تقوایی

4041
4

هجران مادر -(خوشا آندم که بودی در بر من ) خوشا آندم که بودی در برمن
گل بی خار عمرم مادر من

زده هجران تو آتش به جانم
نمی گردد فراقت باور من

دلم تنگ است کو آغوش گرمت
بیا بگذار بر زانو سرمن

خوشا آن خاطرات کودکیها
که درهر حال بودی یاور من

خوشا آن نغمه های لای لایت
پرستاری کنار بستر من

دلم خوش بود زیر سایه سارت
کجا رفتی تو ای تاج سر من

غم بی مادری سخت است جانا
بسوزانده همه بال وپر من

بگویم اشک ریزان با مزارت
بود این حرفهای آخرمن

نگهداری نما از این امانت
که بوده او یگانه گوهر من

شاعر:اسماعیل تقوایی

  • یکشنبه
  • 3
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:46
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) و در سوگ مادر ,(زندگی یعنی نگاه آشنای مادرم) * محمود ژولیده

11284
13

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) و در سوگ مادر ,(زندگی یعنی نگاه آشنای مادرم) زندگی یعنی نگاه آشنای مادرم
چشم های خسته اما با صفای مادرم
خاطرات کودکی را لحظه لحظه موبه مو
می شمارم با خیال دلربای مادرم

باد تو شاخه های بید می پیچید ببین
باز هم انگار می آید صدای مادرم
اشک من ،اندوه خواهر ،نان شب
کور کرده بار دیگر اشتهای مادرم
شب دوباره دیر خوابیدم،نمازم شد قضا
باز هم محروم مانده ام از دعای مادرم
جانمازی پهن بود بوی شبنم می گرفت
نیمه شب با گریه های های های مادرم
ای فلک فرصت بده شاید دوباره بشنوم
نغمه های دلنشین لای لای مادرم
عطر مو های سپیدش را به باران داده ام
تا ببارد تا ببارد در هوای مادرم
می روم در کوچه های کوچکی تا بو کنم
از میان خاک جای پای مادرم
کاش می شد حس کنم در

  • سه شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 07:05
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 محمدرضا محمدی (ناعم)

زمزمه مجلس ختم مادر -(مادر ببین که بی تو دنیا صفا نداره) * محمدرضا محمدی (ناعم)

7864
9

زمزمه مجلس ختم مادر -(مادر ببین که بی تو دنیا صفا نداره) مادرببین که،بی تو،دنیاصفانداره
بعدازتوازدوچشمام،بارون غم میباره
بین تموم غمها،بی مادری چه سخته
این دردواین مصیبت،آتیش بدل میزاره
لالالالایی مادر٤

یادم میادشبایی،پیش تو مینشستم
روشونه،هات سرم بود،دستتوبودبه دستم
من زنده ام پس ازتو،بایادخاطراتت
اماببین که،بعداز،هجران توشکستم
لالالالایی مادر٤

کاشکی میشددوباره،روی توروببینم
مثل همون قدیما،کنارتوبشینم
یادم نمیره مادر،،حرفای پرزمهرت
دلخونم ازجداییت،وای ازدل غمینم
لالالالایی مادر٤

  • شنبه
  • 9
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 10:48
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

گریز چهارم برای روضه مادر -( آرام گریه کردن فرزندان علی در تشییع جنازه مادر ) *

13545
4

گریز چهارم برای روضه مادر -( آرام گریه کردن فرزندان علی در تشییع جنازه مادر  ) اهای مردم همه ی شما شاهد بودید که توی تشییع جنازه مادرشون این فرزندان مادر از دست داده چطور با صدای بلند ناله و ضجه می زدند مادر مادر می گفتند، دوستان این فرزندان هر کدام از بچه های مادر از دست داده رو مراقبت می کردند، همه سرسلامتی می دادند، ولی مدینه توی تشییع جنازه مادر سادات امیر المؤمنین به فرزندان خودش می گفت: فرزندان من؛ مبادا بلند بلند گریه کنید که این مردم مدینه از خواب بیدار شوند و از تشییع جنازه مادرتون خبردار شوند.

چقدر سخته کسی مادر از دست بده و نتونه بلند بلند گریه کنه، ای نانجیب مردم مدینه چکار کرده بودید که زهرا به علی وصیت کرد که یا علی: مرا شبانه غسل بده و کفن کن و به خاک بسپ

  • شنبه
  • 4
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 06:26
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

به یاد مادران از دست رفته -(خوشا آندم که بودی در بر من) * اسماعیل تقوایی

3233
1

به یاد مادران از دست رفته -(خوشا آندم که بودی در بر من)  هجران مادر

خوشا آندم که بودی در برمن
گل بی خار عمرم مادر من

زده هجران تو آتش به جانم
نمی گردد فراقت باور من

دلم تنگ است کو آغوش گرمت
بیا بگذار بر زانو سرمن

خوشا آن خاطرات کودکیها
که درهر حال بودی یاور من

خوشا آن نغمه های لای لایت
پرستاری کنار بستر من

دلم خوش بود زیر سایه سارت
کجا رفتی تو ای تاج سر من

غم بی مادری سخت است جانا
بسوزانده همه بال وپر من

بگویم اشک ریزان با مزارت
بود این حرفهای آخرمن

نگهداری نما از این امانت
که بوده او یگانه گوهر من

شاعر:اسماعیل تقوایی

  • یکشنبه
  • 3
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 21:15
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 علی اصغر خواجه زاده

ترحیم (مادر) -(خدایا مادرم دراین جهان رفته زدستم) * علی اصغر خواجه زاده

7998
9

ترحیم (مادر) -(خدایا مادرم دراین جهان رفته زدستم) سبک خدایا عاشقان را بل غم عشق از افتخاری

خدایا مادرم دراین جهان رفته زدستم
دگرازهجررویش زارو دل افسرده هستم
امان از داغ مادر-شدم دلخون ومضطر
نمیدانم چه سازم-زبعدمرگ مادر
بدست اجل-گلم چیده شد-زخانه پرکشیده
غمم شدفزون-دلم گشته خون -غمم برلب رسیده
______________
الا ای خیل یاران قدرمادر رابدانید
که تا ناگه زهجرروی مادروانمانید
که مادربی قرین است-به بحر دل نگین است
میان اهل عالم-دل اوبهترین است
مبادادمی-دل مادرت زخودآزردا سازی
که همچون گل است-اگربدکنی-دلش آزرده سازی
______________
خداداندکه ازغمها دلی آزرده دارم
به خاک مادرم ازداغ او سرمیگذارم
خدایاغصه دارم-دگرمادرندارم
به دیده داغ مادر-میان گریه

  • جمعه
  • 9
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 08:50
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمدرضا محمدی (ناعم)

زمزمه مجلس ترحیم مادر -(مادر بخدا بی تو دل من غمینه) * محمدرضا محمدی (ناعم)

1940
1

زمزمه مجلس ترحیم مادر -(مادر بخدا بی تو دل من غمینه) مادربخدا،،،بی تودل من غمینه
غم هجرتو،،،با روح خستم اَجینه
جای خالیتو،،،میبینم واشک میریزم
رو لبم آهه،،،،سوزنده وآتشینه
مادرم،،،،دلم بیقراره
ازچشام،،،داره اشک میباره
ازوقتی تورفتی چشام دیگه خواب نداره

کاش بیای مادر،،،بازم بگیری دستامو
ازدل ببری،،،همه دردوغصه هامو
بی توزندگی،،،چنگی بدل نمیزنه
رنگ غم گرفت،،،بی توتموم دنیامو
مادرم،،،،،،،دنیاچه بیوفاست
زندگیم،،،بی توچه بی صفاست
بی تو این دل خستم،،،اسیرغصه هاست

  • شنبه
  • 9
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 10:49
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

در فراق مادر(سبک من ایرانم وتو عراقی) _منم بعد تو غرق ماتم، مادر من، مادرمن * اسماعیل تقوایی

1519
3

در فراق مادر(سبک من ایرانم وتو عراقی) _منم بعد تو غرق ماتم، مادر من، مادرمن فراق مادر(سبک من ایرانم وتو عراقی)
منم بعد تو غرق ماتم، مادر من مادر من
منم بیقرارت دمادم، مادر من، مادرمن

بوده ای مادر توشمع محفلم
بی تو تاریکه، فضای منزلم
رفتی وافتاد شرر به حاصلم، عزیز جونم

دل شده تنگ نوازشای تو
اون لالایی های آشنای تو
تنگ اون اخلاق با صفای تو، عزیز جونم
____________________________
چه شبها که بالا سر من، بودی بیدار، بودی بیدار
برای پرستاری از من، شدی بیمار، شدی بیمار

رفتی وکردی بهار من خزون
از فراق تو شده قدم کمون
جای تو خالی شده تو خونمون، ای مهربونم

خاک قبرت رو، میریزم رو سرم
مرگ تو مادر نمیشه باورم
بعد تو حالم خرابه مادرم، حالم خرابه

شعر:اسماعیل تقوایی

  • یکشنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 15:33
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

در رثای مادر(سبک سلام آقا..) _الا مادر... ببین حالم پریشونه * اسماعیل تقوایی

1171

در رثای مادر(سبک سلام آقا..) _الا مادر... ببین حالم پریشونه در رثای مادر
الا مادر... ببین حالم پریشونه
تو رفتی و... شده این خونه غمخونه.. عزیز من.. عزیز من

به هرجای... خونه نقشی ز تو پیداست
محبتهات....همیشه توی ذهن ماست.. عزیز من.. عزیز من
__________________________
دلم تنگه... بر ای اون لالایی هات
کجایی تا.... بذارم سر روی پاهات... عزیزمن.. عزیزمن

عزیز من.... گل یکدونه ام مادر
گل بی خار.... چراغ خونه ام مادر... چرا رفتی.. چرا رفتی
____________________________
سر خاکت... می ریزم خاک رو بر سر
شده ورد... زبونم مادر ای مادر... عزادارم... عزادارم

کسی جاتو... تو قلب... من نمی گیره
دلم دیگه.. سر قبرت زمین گیره... گل نازم... گل نازم

شعر:اسماعیل تقوایی

  • سه شنبه
  • 22
  • آذر
  • 1401
  • ساعت
  • 19:40
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

اشعار در مقام مادر و سوگ آن -( بنال ای دل که قلبم بی شکیب است ) * احمد حسین پور علوی

8965
6

اشعار در مقام مادر و سوگ آن -( بنال ای دل که قلبم بی شکیب است ) بنال ای دل که قلبم بی شکیب است
دلم محتاج درمان طبیب است
بنال ای دل که جانم بیقرار است
درون سینه ام غم آشکار است
خداوندا چه آمد بر سر من
ز کف رفت آن گرامی مادر من
تو مادر رفتی و از ما بریدی
به سوی آسمان ها پر کشیدی
بریده رشته ی عشق و امیدم
نگاه آخرینت را ندیدم
چه آسان دست شستی از عزیزان
رها کردی تمام آشنایان
تو رفتی رشته ی امّید بگسست
صفای زندگانی رخت بربست
تو رفتی عشق خالی شد ز معنا
به غارت رفت باغ آرزوها
به یاد آرم دعای صبح و شامت
تن بسیار و آن رنج مدامت
در این خانه ز تو هر جانفشانی ست
همه یاد آور رنج نهانی ست
بیا این مهر و این هم جانمازت
بیا تا سر دهی راز و نیازت
بخوان مانند وردی یا سرودی
دع

  • سه شنبه
  • 31
  • تیر
  • 1393
  • ساعت
  • 06:20
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

اشعار مخصوص در مقام مادر از حاج غلامرضا سازگار -( سوزم و سازم و ناید ز درون فریادم ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3220
1

اشعار مخصوص در مقام مادر از حاج غلامرضا سازگار -( سوزم و سازم و ناید ز درون فریادم ) سوزم و سازم و ناید ز درون فریادم
کاش من زودتر از فاطمه جان می دادم
از زمانی که شریک غمم از دستم رفت
« هر دم آید غمی از بهر مبارک بادم»
تا قیامت نه، پس از آن واقعه ی محشر هم
ناله ی یا ابتایش نرود از یادم
مرگ در خانه ی بی توست، مرا در شب تار
بِه از آن روز که در کعبه ز مادر زادم
کاش روزی که زدی ناله کنار دیوار
چون درِ سوخته، می سوخت همه بنیادم
کس نداند در خانه به من و تو چه گذشت؟
تو نفس می زدی و من ز نفس افتادم

شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار

  • شنبه
  • 4
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 06:23
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

در رثای مادر (سبک دامن کشان رفتی) _مادر تو رفتی ودلم بیقراره... * اسماعیل تقوایی

2543
3

در رثای مادر (سبک دامن کشان رفتی) _مادر تو رفتی ودلم بیقراره... مادر تو رفتی و، دلم بیقراره، دلم بیقراره، دلم بیقراره
این خونه بعد از تو، صفایی نداره، صفایی نداره، صفایی نداره

سرم رو روی خاکت میذارم من
الهی دیگه سر بر ندارم من، ندارم من، ندارم من

داغ تو زده شرر، بر این جان من، بر این جان من، بر این جان من
گشته زندگی خزان، بهاران من، بهاران من، بهاران من
________________________________
جز خوبی از تو من، به خاطر ندارم، به خاطر ندارم، به خاطر ندارم
پا شو دوباره سر، به پایت گذارم، به پایت گذارم، به پایت گذارم

دلم تنگ آغوشت شده مادر
چگونه هجرانت را کنم باور، کنم باور، کنم باور

خونه بعداز تو شده، چه تاریک وسرد، چه تاریک وسرد، چه تاریک وسرد
دارم از فراق تو، دلی پر زدرد، دلی پر زدرد، دلی پر زدرد

شعر:اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 19
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 10:46
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 علی اصغر خواجه زاده

اگرمادربود(درفراق مادر) -(زندگی طعم خوشی داشت اگر مادر بود) * علی اصغر خواجه زاده

2761
7

اگرمادربود(درفراق مادر) -(زندگی طعم خوشی داشت اگر مادر بود) (زندگی طعم خوشی داشت اگر مادر بود)
دلم زارم چه غمی داشت اگرمادربود

باغبان فلک از داغ به خاک دل من
بذراندوه نمیکاشت اگر مادر بود

هیچ غمهای جهان دردل حسرت زده ام
تا ابد پای نمیزاشت اگر مادر بود

خانه تاریک شده بی گل رویش حالا
خانه ام برگ وبری داشت اگر مادر بود

بال میزد دل من تا بخدا بانگهش
دل من بال وپری داشت اگر مادر بود

طاقت دیدن اشک منه غمدیده نداشت
گریه هایم ثمری داشت اگر مادر بود

التماسش کنم و گریه ی من بی ثمراست
التماسم ثمری داشت اگر مادر بود

گره درکارم و کس نیست دعایم بکند
که دعایش اثری داشت اگرمادربود

اشک من خشک شده ازجگرسوخته ام
صورتم چشم تری داشت اگرمادربود

روزگاراز غم بی مادری ام میگرید
چرخ بامانظری داشت اگرمادر بود

  • سه شنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 14:15
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

در فراق مادر(جانم به لبم آمد با رفتنت ای مادر) * اسماعیل تقوایی

3654
6

در فراق مادر(جانم به لبم آمد با رفتنت ای مادر) مادر
جانم به لبم آمد با رفتنت ای مادر
سخت است فراقت را جانا بکنم باور

سرچشمه خوبیها بودی تو برای من
ای گنج محبت را مرغوبترین گوهر

یکبار دگر ای کاش باشی به کنارمن
تا بر سرزانویت از مهر گذارم سر

ای سنگ صبور من درد دلم افزون شد
گویم به که بعد از تو،درد دلم ای دلبر

با شیره جان خود، جان را تو بمن دادی
جانم تو بپروردی،ای عاشق جان پرور

دلتنگ شدم مادر از بهر نوازشها
برخیز ونوازش کن، خورشید نوازشگر

سرگشته ی دورانم مادر تو دعایی کن
کشتی اجابت را همواره تویی لنگر

در خاطر من از تو بس خاطره ها مانده
با خاطره های تو هر روز رسد آخر

شعر:اسماعیل تقوایی

  • یکشنبه
  • 11
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 00:46
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

زمزمه فراق مادر. -(یادش بخیراون روزا که، مادر خوبی داشتیم ) * حسین کریمی نیا

8522
31

زمزمه فراق مادر. -(یادش بخیراون روزا که، مادر خوبی داشتیم ) یادش بخیراون روزا که، مادر خوبی داشتیم
تا غم به دلها می اومد، سر روی پاش میزاشتیم

یادش بخیر اون روز که اسم ما رو صدا می‌کرد
دستشو بالا می آورد برای ما دعا می کرد

یادش بخیر اون روزا که، کنار سفرمون بود
موی سپیدش به خدا ،برکت خونمون بود

حالا دیگه رفته و ما،تاج روی سر نداریم
با گریه میگم به همه ،ما دیگه مادر نداریم

خوشا به حال هر کی که مادر و هر روز میبینه..
دستشو میگیره و باز ،کنار مادر میشینه

تو رفتی و خونه برام، بی تو شبیه زندونه
تموم یادگاریات، دل منو میسوزونه.

رفته دیگه به زیر خاک، تموم تکیه گاه من
چادر نمازت مادرم، دیگه شده پناه من

ای کاش که قبل رفتنت، یه بار دیگه میدیدمت
تو رو بغل م

  • چهارشنبه
  • 21
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 13:27
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
حاج ناصر تبسمی اردبیلی

در سوگ مادر -(مادرم بی رخ تو خانۀ ما تاریک است) *حاج ناصر تبسمی اردبیلی

939

در سوگ مادر -(مادرم بی رخ تو خانۀ ما تاریک است) مادرم بی رخ تو خانۀ ما تاریک است
چونکه از نور تو این خانه منوّر می شد

گلشن عمر ندارد دگر عطر و بویی
آخر این باغ ز عطر تو معطّر می شد

دل ما روشنی رحمت رحمان می یافت
تا به لوح دلم عکس تو مصوّر می شد

ذکر مادر به روان لطف و صفا می آورد
بیشتر هر چه به لب ورد مکرّر می شد

گر لسانم به خطای شفوی می آلود
زود با نام تو آن عضو مطهّر می شد

کاش من بودم و تو بودی و عشق ازلی
هر دو را تا که جهان هست معمّر می شد

کاش دیوان « صفا » از دم اُمّ النجبا
بهتر از مشک و خوشبوتر از عنبر می شد

  • سه شنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 11:24
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

زمزمه در رثای مادر_رفته ای ز دستم مادر * اسماعیل تقوایی

551

زمزمه در رثای مادر_رفته ای ز دستم مادر زمزمه در رثای مادر
رفته ای ز دستم مادر
بی تو من شکستم مادر

در بحر غم فتاده منم،چاره ز کف بداده منم،بی تو غمین وزارم
ای مادرم عزیز دلم،ای مادرم عزیز دلم، ای وای از این مصیبت۲
___________________________________
ای راز ونیازم مادر
بی تو من چسازم مادر

غمگین و دلشکسته منم،بر قبر تو نشسته منم،غرقم به اشک وماتم
ای مادرم....
_____________________________________
خانه بی تو سرداست مادر
پر ز آه و درد است مادر

ای گوهر یگانه ی من، بودی تو نور خانه ی من،جای تو مانده خالی
ای مادرم...
________________________________________
یاد نغمه ی لای لایت
یاد خوش طنین آوایت

در دل بمانده تا به ابد،هر گز ز خاطرم نرود، ای مظهر محبت
ای مادرم....

شعر:اسماعیل تقوایی

  • دوشنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 13:49
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

دروصف مادر(کیست مادر بحر بی همتا ی عشق ) *

20291
32

دروصف مادر(کیست مادر بحر بی همتا ی عشق ) کیست مادر بحر بی همتا ی عشق
کیست مادر گوهر دریای عشق
کیست مادر لیلی دلخسته ای
روز و شب سرگشته در صحرا ی عشق

کیست مادر خضر راه زندگی
در کف جان پرورش مینای عشق
کیست مادر عاشق وارسته ای
بر قد وبالای او دیبای عشق
کیست مادر آنکه با یک لای لای
می برد صبر از دل اعضای عشق
کیست مادر آنکه روی ماه او
برده گوی سبقت از سیمای عشق
کیست مادر آنکه با صد احترام
بوسه گیرد از لبش لبهای عشق
کیست مادر آنکه نبود همچواو
از زمین وآسمان (شیدا)ی عشق

  • شنبه
  • 2
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 12:04
  • نوشته شده توسط
  • سیدمهدی هاشمی نسب
ادامه مطلب

اشعار در سوگ و مقام مادر -( ای خوشا در زندگانی مهر داور داشتن ) * رحیمی ماهدشتی

2550
7

اشعار در سوگ و مقام مادر -( ای خوشا در زندگانی مهر داور داشتن ) ای خوشا در زندگانی مهر داور داشتن
بعد مهر ذات یکتا مهر حیدر داشتن
نیست در این عالم هستی برابر نعمتی
هم تراز نعمت یک لحظه مادر داشتن
لذتی در زندگانی نیست بالاتر از این
سایه ی یک مادر محبوب بر سر داشتن
بهر فرزندان بسی مشکل بود در این جهان
داغ مرگ مادری دلسوز باور داشتن
مادری دلسوز تر آیا بود از فاطمه
کی سزد طفلانش از غم دل مکدّر داشتن
ای فلک از ماتم زهرا کجا شایسته بود
بحر چشمان علی را پر ز گوهر داشتن
در مدینه روز رفت از این جهان زهرا ولی
از چه رو باید تن او را به شب برداشتن
جای دارد روز و شب دل را در آذر داشتن

  • سه شنبه
  • 31
  • تیر
  • 1393
  • ساعت
  • 06:46
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

تقدیم به آنان که مادر ندارند -(دسته دسته گل زیبا و معطر دارند ) * احمد حسین پور علوی

3156
5

تقدیم به آنان که مادر ندارند -(دسته دسته گل زیبا و معطر دارند ) #تقدیم_به_آنان_که_مادر_ندارند

دسته دسته گل زیبا و معطر دارند
در بغل چلچله دارند کبوتر دارند

سایه ای هست به روی سرشان،دلگرمند
پشت گرمی به همین نخل تناوردارند

تا که از رایحه ی عطربهشتی مستند
چه نیازی به گلاب وگل وقمصر دارند

شانه ای هست که با آن دو بغل گریه کنند
دامنی هست که لبخند از آن بردارند

هرچه عشق است خداوند به آنها داده
دلشان زنده به این است که دلبر دارند

اهل چای وغزل وکرسی ویلدا هستند
شعر و موسیقی و آجیل وسماور دارند

جمعشان جمع تر از شمع وگل وپروانه ست
عده ای نیز فقط جمع مکسر دارند

احمد امروز نه، هر روز از این غم بنویس
تازمانی که قلمهای تو جوهر دارند

ما کجا و دل خوش !هان دل خوش س

  • دوشنبه
  • 6
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 18:46
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

زمزمه. .هفت.چهل سال پدر مادر غیره -( تموم دلخوشی خونه،،تویی تموم یاور من) * حسین کریمی نیا

2375
5

زمزمه.  .هفت.چهل سال پدر مادر غیره  -( تموم دلخوشی خونه،،تویی تموم یاور من) تموم دلخوشی خونه،،تویی تموم یاور من
بار سفر بستی و رفتی.اما نمیشه باور من

تو رفتی و تموم دنیا، روی سر من میشه آوار
عزیز خوب و مهربونم، پناه من خدا نگهدار

گرفته رنگ و بوی ماتم ،تموم خونه بی تو(مادر)(بابا)
تو رفتی و غمت همیشه به دل میمونه بی تو (مادر) (بابا)

مرهم بزار کمی عزیزم این قلب زار و غصه دارو
. اتیش میگیرم تا میبینم ، رو قبر تو دسته گلارو

چهل روزه به غم اسیرم، چهل روزه دیگه بریدم
چه غصه ایی از این بالاتر، چهل روزه تورو ندیدم.

منی که عاشق تو بودم، چهل روزه که از تو دورم
چهل روزه با اشک چشمام، سنگ مزارتو
میشورم

چهل روزه برات میخونم ،یاسین و سوره تبارک
چهل روز با گریه میگم خونه ی نو ب

  • چهارشنبه
  • 21
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 13:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

در رثای مادر_سنگ صبورم، غمگسارم، مادر من * اسماعیل تقوایی

996

در رثای مادر_سنگ صبورم، غمگسارم، مادر من در رثای مادر

سنگ صبورم، غمگسارم، مادر من
هجران جانسوزت نباشد باور من

برخیز وبین ای گنج ایثار ومحبت
اندر فراق تو چه آمد بر سر من

دلتنگ آغوش پر از مهر تو هستم
خالی شده از شهد مهرت ساغر من

رفتی دل آرامم، آرام از دلم رفت
دل مرده گشتم بعد تو ای دلبر من

در حسرت زانوی پر مهر تو هستم
تا که گذاری روی زانویت سر من

یاد آورم آن خاطرات کودکی را
در هر زمان بودی تویار ویاور من

تا آخر عمرم عزادار تو باشم
ای در تمام زندگانی گوهر من

شعر:اسماعیل تقوایی

  • پنج شنبه
  • 15
  • آبان
  • 1399
  • ساعت
  • 18:31
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

در فقدان مادر(تقدیم به برادر عزیز سید محسن احمدزاده) -(یارب مباد خالی در خانه جای مادر) * مرتضی محمودپور

1830
3

در فقدان مادر(تقدیم به برادر عزیز سید محسن احمدزاده) -(یارب مباد خالی در خانه جای مادر) ◾تقدیم به همه‌ی
◾مادران آسمانی

یارب مباد خالی در خانه جای مادر
برگوش‌جان‌بیاید هر دم صدای مادر

بیت‌الغزل‌بخوانش دربیت‌بیت شعرم
آن‌ بیت‌، باصفا شد باشد صفای مادر

جنت‌به‌زیرپایش تاحق‌نهاده،خواندم
بهتر که خاک گردم در زیر پای مادر

بعداز اذان بگوشم ذکر حسین گفته
باید ز جان بدانی قدر و بهای مادر

بی‌مادری‌درعالم بس‌سخت‌وناگواراست
کوشش نما بدانی از جان هوای مادر

سرمایه‌ی بشر از الطاف مادران است
باید به جان پذیری درد و بلای مادر

در هیچ جا ندیدم مهر و وفای کس را
غیر از محبتی که گشت از وفای مادر

#تقدیم_به_مادران_آسمانی
#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • شنبه
  • 21
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 15:21
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

مادر رفت_تقدیم به روح مادر از دست رفته جناب احمدزاده * اسماعیل تقوایی

1424
2

مادر رفت_تقدیم به روح مادر از دست رفته جناب احمدزاده رفت مادر
از برم گوهر تابانم رفت
مادرم،شمع شبستانم رفت

بود جانم به وجودش بسته
رفت واز پیکر من جانم رفت

برکت زندگی ام مادر بود
مایه ی رحمت یزدانم رفت

خانه بی او چه غم انگیزبود
رفت او،چهره ی خندانم رفت

بی صفا گشته برایم دنیا
با غروبش سر وسامانم رفت

یاد بادا سر من، زانویش
مآمن این دل حیرانم رفت

درد دل را به که گویم دیگر
شنوای همه دورانم رفت

روزگارم شده پائیزانی
دوستان،فصل بهارانم رفت

حسرت ماندن او بر دل ماند
جلوی دیده ی گریانم رفت

آه وافسوس شدم بی مادر
مهر بی مثل درخشانم رفت

شعر:اسماعیل تقوایی

  • شنبه
  • 21
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 17:13
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

در رثای مادران جوان از دست رفته_‌ای مادر عزیزم در موسم جوانی * اسماعیل تقوایی

794
-1

در رثای مادران جوان از دست رفته_‌ای مادر عزیزم در موسم جوانی داغ مادر جوان
ای مادر عزیزم،در موسم جوانی
کردی تو ترک مارا، رفتی زدار فانی

بی مادری چه زود است، ازبهر کودکانت
بی تو صفا ندارد، اینگونه زندگانی

درخاطرم بیاید، آن لحظه های جانسوز
از پا فتاده بودی، بیمار قد کمانی

با جور این زمانه، با آتش مریضی
هر لحظه آب گشتی، ای شمع مهربانی

در باورم نگنجد، بی مادری خدایا
افسوس مادر ما، گردیده آسمانی

گرمیشود تو مادر، برخیزو بار دیگر
بنما به خنده هایت، از ما تو دلستانی

بر جان ما شرر زد،داغ فراقت ای گل
پرپر شدی و گشتی،. درسینه جاودانی

با مرگ تو به یادم، زهرای(س) اطهر آمد
با کودکان کوچک،جان داده در جوانی

شعر:اسماعیل تقوایی

  • یکشنبه
  • 26
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 16:23
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد