هزاران توبه بشکستم خدایا خالیه دستم
ولی چشم امیدم را به لطف و جود تو بستم
مران از در گدایت را گدای آشنایت را
تویی تنها کس و کارم یه عمره بر تو دل بستم
من و این چشم گریانم من و این قلب سوزانم
من و شرم نگاه تو که من بد بنده ای هستم
هزاران لیلی ار بینم ببخشایی تو شیرینم
نخواهم غیر تو جانا که من مجنون تو هستم
قسم بر قطره ی اشکی که ریزد روی یک مشکی
مده امید من بر باد بگیر امشب خدا دستم
- پنج شنبه
- 29
- تیر
- 1391
- ساعت
- 18:24
- نوشته شده توسط
- شاکرحق
ارسال دیدگاه