• دوشنبه 10 دی 03


شعر مناجات با خدا -( ای مهربان امشب صدا کردی گدا را )

4510
5

ای مهربان امشب صدا کردی گدا را
بر سفره ات خواندی گدای بی نوا را
گفتی که من در انتظارم تا بیایید
آماده کردم بهرتان مهمان سرا را
با این که من آلوده ام، من را نراندی
گفتی بیا تا درک فرمایی عطا را
رسوا نکردی ام به پیش چشم مردم
دادی به خوبی شهرت، این غرق خطا را
گفتی پشیمانی بیا من می پذیرم
عرض پشیمانی ز کار ناروا را
گفتی بیا با من بگو حرف دلت را
تنها به درد خود بجو از این دوا را
گفتی که هر کس توبه بشکسته، بیاید
هر کس که کرده ترک صحبت با خدا را
یک سال از من غیر بی مهری ندیدی
اما نکردی با دلم غیر از مدارا
انگار که از من حیا کردی که این سان
تا بی نهایت برده ای مهر و وفا را
می خواهم از این پس فقط مال تو باشم
از غیر خود دوری بده این مبتلا را
فردا به غیر از ناله ی حسرت ندارد
آن که ندارد در دلش حب ولا را
زهرا کجا سازد رها در روز محشر
دلداده ی عشق علی مرتضی را
با این که من نا لایقم اما چه سازم؟
دارم به سینه آرزوی کربلا را

شاعر : حسن علیپور

  • سه شنبه
  • 18
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 5:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران