می سوزم اگر از سوزش تب
من عمرم به پایان آمد امشب
دارم این زمزمه ، ای یاور همه
مادر یافاطمه ، مادر یا فاطمه
مادر یا فاطمه(2)
مادر صادق تو گشته راحت
راحت گشته از جور وشقاوت
منصور دون مرا، داده زهر جفا
مادر یافاطمه ، مادر یا فاطمه
مادر یا فاطمه(2)
آتش زد عدو کاشانه ام را
سوزاند آن ستمگر خانه ام را
اشکم شد از بصر، از یاد میخ در
مادر یافاطمه ، مادر یا فاطمه
مادر یا فاطمه(2)
نیمه شب عدویم وحشیانه
وارد گشته از دیوار خانه
بردندم بی ردا، مانند مرتضی
مادر یافاطمه ، مادر یا فاطمه
مادر یا فاطمه(2)
دشمن روی مرکب من پیاده
یک لحظه به من مهلت نداده
بستندم بارسن، مثل ابالحسن
مادر یافاطمه ، مادر یا فاطمه
مادر یا فاطمه(2)
دیگر عمر من آمد به پایان
طی شد مکادرم دوران هجران
ایم به سوی تو ، قربان کوی توئ
مادر یافاطمه ، مادر یا فاطمه
مادر یا فاطمه(2)
شاعر:احسان محسنی فر
- چهارشنبه
- 15
- شهریور
- 1391
- ساعت
- 5:27
- نوشته شده توسط
- علی
ارسال دیدگاه