ببین گرفته صدای من از صدا زدنت
مگر به نیزه چه گفتی که بی هوا زدنت
تمام خاطرم از سفر فقط این است
تمام راه به پیش نگاه ما زدنت
هنوز صدای ناله ی طفلت نرفته از یادم
که گفت با نفس آخرش چرا زدنت
هنوز پیش نگاه من است چون کابوس
به زیر دشنه و سر نیزه دست و پا زدنت
مهدی محمدی
منبع : شیعتی
- چهارشنبه
- 14
- بهمن
- 1388
- ساعت
- 20:27
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
ارسال دیدگاه