بود علی در نماز و عین خشوع
كمرش خم شده برای ركوع
عالمی بود و او در آن مدهوش
باز كرده بر آسمان آغوش
سائلی آمد و نوایی كرد
طلب درهم و متاعی كرد
لطف حق شد عیان و بی تردید
علی اندر كنارش او را دید
و به رسم و ره جوانمردی
زود انگشتری درآوردی
تا ركوعش چنین شود كامل
داد انگشتری به آن سائل
پس بیامد به نزد پیغمبر
شرح واقع بگفت و انگشتر
لرزه بر قامت پیمبر شد
همچو مه چهره اش منور شد
نور یزدان جرقه زد بر دل
آیه ای اینچنین بشد نازل
اینکه باشد خدا ولی شما
و پس ازآن فقط نبیِ خدا
و كسانی كه اهل ایمانند
و نماز را به پای می دارند
در رکوع اند و گرچه درعرشند
زآنچه دارند زكات می بخشند
- دوشنبه
- 16
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 13:17
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه