حلقه به گوش تو ام ای لقبت لافتی
	هرچه بگویی کنم بی چک و چون و چرا
	خون دو دیده گواست بر غم حجر تو یار
	بهر مداوای دل کن تو شبی رو به ما
	ای نجفت مرکز عشق همه عالمین
	ذرّه ای از تربتت جلوه ی شمس ضحا
	گنبد تو چون نگین کل زمین چون رکاب
	جنّت عرش برین گوشه ای از این سرا
	بین نوک گلدسته ات سقف چهارم درید
	نقش و نگارش شده بر همگان دلربا
	تا که سعید حزین لب به سخن بر گشود
	گفت مدد یا علی شاه جهان مرتضی
	سعیدمازندرانی
	 
- دوشنبه
- 16
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 15:10
- نوشته شده توسط
- یحیی

 
                 
                 
  
   
  
  
  
  
  
  
                                 
                                 
                                 
                                 
                                 
                                
 
     
     
     
     
                
                
ارسال دیدگاه