• جمعه 7 دی 03


شعر ولادت حضرت زهرا(س)(دختر نازنین پیغمبر)

2299
2

دختر نازنین پیغمبر
حاصل اربعین پیغمبر
در صدای تو مرتضی می دید
لهجه ی دلنشین پیغمبر
عرق چهره ی تو بنشسته
بر روی آستین پیغمبر
احترام تو و علی بوده
سخن آخرین پیغمبر
أینَ زهرا بُود به رستاخیز
جمله ی اولین پیغمبر
وصف تو در بیان نمی گنجد
روح تو در زمان نمی گنجد
آمدی ای بهار زیبایی
تا درآید علی ز تنهایی
هر که شد عاشق غمت بانو
می کِشد کار او به رسوایی
کرده عشقت مرا خیالاتی
نام تو می برم به شیدایی
دانش ما ز روح تو اندک
ما همه قطره و تو دریایی
از کسی که به مجلست آید
مرتضی می کند پذیرایی
ای اسیر نگاه تو حیدر
دیده دارد به راه تو حیدر
ای که در اوج عشق و عرفانی
نشدی غافل از خدا آنی
فرصت زندگی تو کوتاه
قصه های غم تو طولانی
با مدالی که روی سینه ی توست
قهرمان تمام دورانی
در غم آن جمال پُر ابرت
دیده هایم همیشه بارانی
شأن تو کمتر از علی نبُود
هر چه داند علی تو می دانی
ای به درد دلم دوا زهرا
مدح تو می کند خدا زهرا
کوثری تو بدون مانندی
در به روی گدا نمی بندی
تو چه زیبا دل از همه بردی
ای بنازم بر این هنرمندی
چه کنم ای حبیبه ی طاها
که قبولم کنی به فرزندی
تا که دیدی غریبی حیدر
دل ز دنیای بی علی کندی
به خدا کن سفارش ما را
پیش ایزد تو آبرومندی
روی سینه پلاک حیدری ام
اولین مرتبه تو افکندی
هر کجا نام تو بُود زهرا
نظر مرتضاست بر آن جا
ای نگاهت سپیده ی حیدر
یار از ره رسیده ی حیدر
هر تپش قلب تو علی گوید
ای مصیبت کشیده ی حیدر
علی از دیدن تو دل خوش بود
روشنیِ دو دیده ی حیدر
دل مجنون او اسیرت بود
لیلی قد خمیده ی حیدر
تو به راه علی فدا گشتی
فاطمه، ای شهیده ی حیدر
تو حمایت گر علی بودی
همه جا در بر علی بودی
مجتبی روشن روان

  • شنبه
  • 7
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 13:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران