هر شب جمعه صدای مادر آید از حرم
من تمام عمر دنبال صدای مادرم
میزند ناله بُنَیَّ کو لباس کهنه ات ؟
کو سرت کو حنجرت کو یاورت کو دخترم ؟
بشکند دست کسی که دست بر مویت زده
گیسویت خاکی شد و من خاک میریزم سرم
هرچه میگردم چرا ترکیب جسمت جور نیست
سالها دنبال آن انگشت بی انگشترم
مثل من پیشانیت با تیزی سنگی شکست
درد میگیرد کنار تو دوباره پیکرم
پیش چشمانم تو را با حوصله سر می برند
پیکر تو زیر و رو شد پیش چشمان ترم
شاعر : قاسم نعمتی
- پنج شنبه
- 28
- آبان
- 1394
- ساعت
- 6:27
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
قاسم نعمتی
سید مصطفی موسوی
خداوند توفیق دهد به شما
جمعه 4 آبان 1397ساعت : 02:02