پری رویی که بسرشتند از مهرش گل ما را
غمش بر باد خواهم داد یکجا حاصل ما را
ز جان پروانه سان گردم به گرد شمع رخسارش
اگر روشن کند یک شب ز نورش محفل ما را
مرا با کعبه ی دل نیست حاجت
ساربان یکدم به گرد کوی جانان ده
طوافی محمل ما را
سمرقند و بخارا چیست
من دنیا و عقبا را به او بخشم
اگر روزی به دست آرد دل ما را
میان ما و جانان نیست حائل غیر جان
یاران خدا را از میان بردار یک دم حائل ما را
تو خود حجاب خودی حافظ از میان بر خیز
- یکشنبه
- 13
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 9:8
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه