• جمعه 2 آذر 03


شعر سینه زنی شهادت حضرت زهرا(با اشك چشمام، آب می ریزم پشت سرت،وای وای وای)

4429
15

با اشك چشمام، آب می ریزم پشت سرت،وای وای وای
برو مسافر،نباش به فكر حیدرت،وای وای وای
پرستوی مهاجر، خدابه همرات، خدابه همرات
سفر به خیر مسافر، خدا به همرات ،خدابه همرات
خدابه همرات برو،برو نكن فكر علی رو، یه جور با غم كنار میام
خدابه همرات برو،برو دیگه به دیدن تو ،شب ها سر مزار میام
باشه ،قبول هرچی دل تنگه تو می خواد می كنم،تو برو غصه نرو
باشه ،خودم یه جور دل بچه ها رو شاد می كنم ،تو برو غصه نخور
باشه ،خودم تنهایی زینبین ومی فرستمه شون، خونه ی بخت گریه نكن
باشه ،خودم تنها حسنینم  و داماد می كنم،تو برو غصه نخور
با اشك چشمام، آب می ریزم پشت سرت،وای وای وای
رو مسافر،نباش به فكر حیدرت،وای وای وای
باهام قهری حبیبه، عیبی نداره،عیبی نداره
علی خودش غریبه ،عیبی نداره،عیبی نداره
عیبی نداره نگو،نگو به من حرف دلت رو،لب بگزو هی بكش آه
عیبی نداره نگو،تو آخرش دق می كنی ،بازم سر دوره ی تو
زهرا،یادت می آد نبی،هر وقت می بوسیدت می گفت،بوی مینوت من و كشت
زهرا،شب عروسیمون،طلعت روت بودُ حالا،حسرت روت من و كشت
زهرا،امروز توی حیاط، بگم چه چیزایی دیدم،آب و جاروت من و كشت
زهرا، ببین آدم و به ،چه كارا وادار می كنی،ساخت تابوت من و كشت
با اشك چشمام، آب می ریزم پشت سرت،وای وای وای
برو مسافر،نباش به فكر حیدرت،وای وای وای
نه این كه گریه هاتم، گریه داره،گریه داره
این روزا خنده هاتم ،گریه داره،گریه داره
گریه داره كارات،كه بعد چند ماه چیزی گفتی،اونم برای وصیت
گریه داره كارات،كه بعد نه سال چیزی خواستی، اونم واسه حلالیت
سخته، برام تن حسین،پیرهن عزاتو پوشیدن،حالا باز خواستی برو
سخته ،رو سر زینبت، چادر خاكی تو دیدن، حالا باز خواستی برو
زوده برای بچه هات ،دنبال تابوت دویدن، حالا باز خواستی برو
سخته، برام تو كوچه مون خنده قاتل رو دیدن، حالا باز خواستی برو
با اشك چشمام، آب می ریزم پشت سرت،وای وای وای
برو مسافر،نباش به فكر حیدرت،وای وای وای

  • دوشنبه
  • 14
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 16:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران