ورد لب زهرا بود، حیدر ، حیدر، حیدر6
ذکــر لب زینب بود، مادر، مادر، مادر6
مـادر، مـــــــادر، مــــادر، تنها غریبانه 6
با چادر خاک آلود، بر گشته سوی خانه 3
مادر، مادر، مادر، زینب به فـــــدای تو3
تــــو گریه به بابا کن، من گریه برای تو 3
دیشب چه دعا کردی، خون شد جگرم مادر3
تـــــــــــــرسم به دلم ماند، داغ دگرم مادر3
روزی که زدند اعدا، آتش به در خانه3
تـــــــــــو پشت در افتادی، تنها و غریبانه 3
بازوی تو را نقشِ، پاداش رسالت بود3
چـــــــشم پدرم لبریز، از اشک خجالت بود3
- چهارشنبه
- 16
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 5:5
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه