دری كه ریشه داشت شكست
حرمت همیشه داشت شكست
یه مادری در این میون
یه بار شیشه داشت شكست
صدا بزن وای مادرم
شعله ی آتیش بود و دود
غلاف و بازوی كبود
یه دست سنگین بی وجود
مادر و سیلی بسته بود
صدا بزن وای مادرم
مرغ تو آشیونه رفت
دیگه چراغ خونه رفت
فرداش پیچید، تو كُل شهر
اون پیرزن جوونه رفت
صدا بزن وای مادرم
اگه علی خون جگره
زیر سر میخ دره
عزا عزاست،وقت عزاست
آخه تشییع مادره
صدا بزن وای مادرم
شاعر:مهدی مختاری
- چهارشنبه
- 16
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 6:25
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه