من روز ازل دل به تو دلبر دادم
حق خواست که در دام غمت افتادم
شادی من از فرط غم توست حسین
چون سوخته ی غم تو هستم شادم
از کودکی ام میان هیئت هایت
من آب به دست عاشقانت دادم
بهتر زبهشت، روضه های تو بود
آموخته این راز به من استادم
یک بار که از هیئت تو جا ماندم
دیدم که هزار سال عقب افتادم
نام همه گر شود فراموش قسم
هرگز نرود نام حسین از یادم
آنقدر حسین حسین بگویم محشر
تا روضه بپا شود از این فریادم
قبل از همه جا به کربلایت رفتم
زآن روست که تا روز ابد آبادم
سروده ی جواد حیدری
- چهارشنبه
- 24
- آذر
- 1389
- ساعت
- 11:54
- نوشته شده توسط
- سعید رضایی
ارسال دیدگاه