ای شاه و امیرم در دامت اسیرم
عاقبت از هجر و از دوریت می میرم
گیسویت طناب دارم هر چی دارم از تو دارم
لا اقل وقت جون دادن یک لحظه بیا کنارم
حسین وای
از داغ کربلا تو قلبم آتیشه
با یاد شیش گوشه می سوزم همیشه
ای شاه تشنه لب حسین زمزمه هر لب حسین
ای فرمانروای هستی ذکر قلب زینب حسین
حسین وای
باز از تو می خونم با عشق و شور و شین
پر زده مرغ دل تا بین الحرمین
کربلا دیوونم کردی کربلا ویرونم کردی
من که آواره نبودم کربلا بیخونم کردی
حسین وای
- یکشنبه
- 20
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 5:5
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه