سوز بده بر سخنم به دل سوخته ی خواهرت
حسین
تا که بگویم سخن از تن صد چاک علی اکبرت
حسین
ناله زنم یاد کنم ز لب خشک علی اصغرت
حسین
آقا گوهر اشکم شده ایثار تو
حسین
گریه کنم یاد علمدار تو
حسین
ای پدر و مادر من به فدای لب عطشان تو
حسین
نیزه و شمشیر و سنان کفن پیکر عریان تو
حسین
بر سر نی جلوه کنان سر همچون مه تابان تو
حسین
من را مران از درت
حسین
به پهلوی شکسته ی مادرت
حسین
شعله ی دل جای نوا همه شب سر کشد از نای من
حسین
اله برایت همه وقت به سما از همه اعضای من
حسین
کز که جدا شد ز بدن لب عطشان سر مولای من
حسین
وای من و وای من و وای من
شسته شد از خون رخ مولای من
اهل حرم
جامه دران
موی کنان
لطمه زنان
به خیمه ها
به کربلا
راس حسین
به نیزه ها
یا حسین
حسین
- یکشنبه
- 20
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 13:11
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه