چو زهرکین با کام عابدین شد
فغان و ناله در عرش برین شد
زقتل عابدین از جور هشام
امام پنجمین زار و حزین شد
به جنات علا شاه شهیدان
زمرگ عابدینش غم نشین شد
گریبان چاک زد زهرای اطهر
به جنت زین مصیبت دل غمین شد
چه شد سوی جنان عزم سفر کرد
به حق واصل چو شاهنشاه دین شد
بگفتا جان بابا مر ندانی
چها بر من زهشام لعین شد
زشام غم بگویم جان بابا
که قلبم خون زجور مشرکین شد
برون از دیده طاهر خون دل کن
که این خون بهتر از ماء معین شد
شاعر:طاهر
- یکشنبه
- 20
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 13:18
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه