شام غریبان
گواهی میدهد چشم تر ما خزانی شد گل نیلوفر ما
رسیده موقع دفن شبانه شده شام عزای مادر ما
امان از شام غریبان شده چشم مولا گریان
بیا سلمان بیا سلمان
شده وقت غمی عظمی برای ما
بیا سلمان که بابایم بود تنها
آه ، واویلا واویلا واویلا
******
بیا تا حال مولایت ببینی گل از گلزار اشک او بچینی
بیا از بهر دفن مادری که صدا میزد که یا فضه خذینی
رود زهرای قد کمان نبی امشب دارد مهمان
بیا سلمان بیا سلمان
رسد تا عرش ، زسوز دل نوای ما
بیا سلمان که بابایم بود تنها
آه ، واویلا واویلا واویلا
******
ز کوه غصهها ریزد گدازه که داغ سخت جَدّم گشته تازه
ببین بابای ما یاری ندارد بیا از بهر تشیع جنازه
در این هنگامه ی هجران برای دلگرمیّمان
بیا سلمان بیا سلمان
ز فرط گریه بند آمد صدای ما
بیا سلمان که بابایم بود تنها
آه ، واویلا واویلا واویلا
شاعر : امير عباسي
- دوشنبه
- 21
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 21:26
- نوشته شده توسط
- feiz
ارسال دیدگاه