گشته پرپر چرا دسته گل یاس من
قطعه قطعه شده پیکر عباس من
جای من آمده در علقمه
می کند گریه بر او فاطمه
کشته ابوالفضل
کشته ابوالفضل
کشته شد از جفا ساقی لب تشنگان
پر زند از عطش اصغر شیرین زبان
غرق خون ماه مدینه بوَد
منتظر چشم سکینه بوَد
کشته ابوالفضل
کشته ابوالفضل
جسم صد چاک فرماندة کل قوا
گشته نقش زمین من چه کنم ای خدا
این مصیبت کمرم را شکست
رفته عباس جوانم ز دست
کشته ابوالفضل
کشته ابوالفضل
این دو دست از جفا گشته ز بازو قلم
مانده بر روی خاک پیکر و مشک و علم
جای من آمده در علقمه
می کند گریه بر او فاطمه
کشته ابوالفضل
کشته ابوالفضل
- سه شنبه
- 22
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 4:58
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه