بیمار چندین روزۀ این خانه دارد
در پیش چشمان ترم جان می سپارد
هر شب کنار بستر او یک فرشته
می آید و زخم تنش را می شمارد
پهلو به پهلو می شود وقتی به بستر
امکان ندارد لالۀ سرخی نکارد
پرواز مجروح صدایش بی سبب نیست
یک فاصله در استخوانِ سینه دارد
می گیرد از دستم لباس زخمی اش را
پیراهنی کهنه به جایش می گذارد
خاکسر پروانه ها بر دامن او
شام غریبان را برایم می نگارد
شاعر : علی اکبر لطیفیان
- سه شنبه
- 22
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 20:18
- نوشته شده توسط
- feiz
- شاعر:
-
علی اکبر لطیفیان
ارسال دیدگاه