كوفه بهر قتل من اصرار دارد يا حسين
كوفه بر بغض علي اقرار دارد يا حسين
كوچه هاي كوفه همرنگ مدينه گشته اند
دربهاي بسته چون ديوار دارد يا حسين
موقع افطار هم كوفه به من آبي نداد
سفره اي خشكيده در افطار دارد يا حسين
كاش من مهمان يك قوم مسيحي مي شدم
كوفه رسمي بدتر از كفار دارد يا حسين
در ميان كوچه مي گردم دعايت مي كنم
مسلم تو ديده اي خونبار دارد يا حسين
تا كه حج تو شكست از من لب و دندان شكست
كوچه گرد كوفه حالي زار دارد يا حسين
دست كوفه از علي كوتاه مانده حاليا
با علي اكبر تو كار دارد يا حسين
کاش با ام البنین می ماند در خانه رباب
شهر کوفه حرمله بسیار دارد یا حسین
او فقط تیر سه پر در ذبح صیدش می زند
در شکارش شیوه ای قهار دارد یا حسین
نیزه های حمل سر را هم سفارش داده اند
راس پاکت قصه ای دشوار دارد یا حسین
کوفه آغاز مصیبتهای زینب می شود
گریه ها در کوچه و بازار دارد یا حسین
شاعر:جوادحیدری
- شنبه
- 26
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 17:12
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه