در کارگاه تیر سه شعبه بهم رسید
لبخند های حرمله با ناله های من
تیری گرفته بود به دستش که تا هنوز
می لرزد از بزرگی آن دست و پای من
اینجا هزار حرمله چشم انتظار توست
آقا برای آمدنت کم شتاب کن
رحمی به روز من نه به روی رقیه کن
فکری به حال من نه به فکر رباب کن
- شنبه
- 26
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 17:26
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه