دوباره این دلم شده، اسیر و مبتلای تو
مگر محرم آمده، كه شد بپا عزای تو
اگر ز تو جدا نیام، به شكر حق حسینیم
تمام حاجتم بود، دیدن كربلای تو
به یك اشارۀ لبت، گره ز كار وا شود
دل شكستهام رسد، به صحن با صفای تو
شبیه خط آیهها، كه ظاهرش سیاهی است
باعث روسپیدی است، سیاهی عزای تو
چه كاركردهای حسین، كه در میان عالمین
شدهاست خون بهای تو، فقط خدا، خدایتو
خدا كند در دو جهان، چه در نهان چه د عیان
كنیه و اسم من شود، نوكر با وفای تو
خوشا بر آنكه حاجتش، ز سوی حق روا شود
رسد زمان مردنش، میان روضههای تو
در این دهه ز مادرت، ز دخترت ز خواهرت
طلب كنم كه قسمتم، شبی شود دعای تو
شاعر:جواد حیدری
- یکشنبه
- 27
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 7:23
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه