بعد از شهادت حضرت زهرا (س)
پر از غم و غصه زندگیمه یادم دادی که خدا کریمه
ببین دیگه دخترت یتیمه بمیرم
خیلی سخته کاش هیچ خونه ایی نشه دیگه بی مادر
جون هر کی دوست داری بیا دوباره پیش حیدر
وای من از این زمونه ، بعد تو بی همزبونه
روبرو در سوخته میره میخونه
وای منو ، وای منو ، وای من وای من ، وای من
میخ در و سینهی زهرای من وای من ، وای من
******
هنوز توی خونمون صداتِ هنوز توی خونه جای پاته
چقدر دل من تنگ نگاتِ بمیرم
وقت رفتنت گفتی خدا بده ایشالله صبرت
وای من یه عده اومدن برای نبش قبرت
تا میره بابا شبونه ، پیش قبر بی نشونه
روضه میگیرم با داداشام تو خونه
مجلس ختم تو به پا امشب است وای من ، وای من
چادر خاکی به سر زینب است وای من ، وای من
******
ببین که تو رفتی بیقرارم شبا همیشه تا صبح بیدارم
برای حسینم آب میذارم بمیرم
کاشکی که بودی تا ببینی منو چشم ترم رو
نیمه شب حسن میگه تو خواب نزنید مادرم رو
زینب تو زار و خسته ، روی سجادت نشسته
روی سینمه گوشواره شکسته
در وسط کوچه تو را میزدند وای من ، وای من
کاش به جای تو مرا می زدند وای من ، وای من
شاعر : سعید پاشازاده
- سه شنبه
- 29
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 8:35
- نوشته شده توسط
- feiz
ارسال دیدگاه