کوچه بنی هاشم
کوچه وادی بالا شد صحنه ی کربلا شد
مقتل عشق و یک بانوی خسته
سیلی و ناله و دستی شکسته
یا خیرالنسا یا زهرا
******
آه تو محزون و پر درد مجتبی خون گریه میکرد
با من از کینه ی دشمن نگفتی
از جنایات اهریمن نگفتی
یا خیرالنسا یا زهرا
******
دلبر افسرده من یار سیلی خورده من
بهر یاری من خوردی تو سیلی
قاتل من شود این روی نیلی
یا خیرالنسا یا زهرا
شاعر : امير عباسي
- سه شنبه
- 29
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 12:15
- نوشته شده توسط
- feiz
ارسال دیدگاه