بیت الاحزان و شهدای احد
دل شکسته گل ریحانه گشته ای عموجان ای عموجان
بیتالاحزانِ من ویرانه گشته ای عموجان ای عموجان
آل پیغمبر در این شهر غصهدار و بیحبیب است
مرتضی خانهنشین شد فاتـح حیـدر غـریب است
آه و واویلا واویلا
******
ای که بودی تو یاور پیمبر ای عموجان ای عموجان
بسته شد بین کوچه دست حیدر ای عموجان ای عموجان
آتـش عشـق ولایت از دلم میزد شراره
تو کجـا بودی نمایی غربـت مـا را نظاره
آه و واویلا واویلا
******
از مدینـه پیـاده آمـدم مـن تا به اینجا تا به اینجا
بنگر ای مردِ شیرافکن به صحرا، اشک زهرا اشک زهرا
آتش از بیت ولایت ای عمو میزد زبانه
بین آن آتش مغیره زد مـرا بــا تازیـانه
آه و واویلا واویلا
شاعر : امير عباسي
- سه شنبه
- 29
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 16:17
- نوشته شده توسط
- feiz
ارسال دیدگاه