• چهارشنبه 16 آبان 03


اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(ای مرتضای خسته فراموش چشمهات)

2556

ای مرتضای خسته فراموش چشمهات

از من فرار میکند آغوش چشمهات

 

دلتنگم آنقدر که به یک پلک قانعم

پلکی بزن ز صفحه ی گلپوش چشمهات

 


سرد است این فضای غم انگیز پر شرار

دور از فروغ پرتو خاموش چشمهات

 

افتاده بار گریه ی بر غربت علی

ای یار خسته پلک ؛روی دوش چشمهات

 

زهرا منم ، همان که به من خیره میشدی

بودم همیشه واله و مدهوش چشمهات

 

حاجت روا شده ست دلم سالهای سال

بانوی من ز مرحمت گوشه چشمهات

 

افتاده پیش بسترت امشب جنازه ام

پلکی بزن که باز دهی جان تازه ام

 

ای سایه ی نگاه تو بر روی چشم هام

دلتنگ توست پرتو کم سوی چشم هام

 

از دامِ  بی وفاییِ دنیا گریخته

صیاد دلربای من آهوی چشم هام

 

در گیرودار چشم تو لبریز می شوم

وقف نگاه توست هیاهوی چشم هام

 

ای جان من بلند شو جانم به لب رسید

زانو بغل نگیر تو پهلوی چشم هام

 

مهمان بیقراریِ درد دلم شدی

خوش آمدی علی قدمت روی چشم هام

 

این روزها فقط به هوای تو زنده ام

ور نه تمام گشته تکاپوی چشم هام

 

کی می شود برای تو خود را فدا کنم

جانی نمانده جان علی پلک وا کنم

سید مصطفی فهری

  • جمعه
  • 2
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 12:12
  • نوشته شده توسط
  • علی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران