در راه علی درد همان درمان است
این درد غریب هدیه جانان است
این روح بزرگ ضربه گیر است هنوز
تا روی کبود از علی پنهان است
در هر ستمی بلا کشیدن سخت است
در راه علی درد و بلا آسان است
یاری علی هیبت کوثر می خواست
اینکار نه حدّ بوذر و سلمان است
هر چند گل لاله گوشم پاچید
غم نیست مرا که فصل گلریزان است
رویی که شفق ز پرتوش وا ماند
در کوچه تنگ طعمه طوفان است
با یا ابتای خویش گفتم به نبی
این شهر پس از تو شهر نامردان است
این امت مرحومه چه بی درد شدند
این اجر رسالت است یا تاوان است
تنها سپر علی شکسته اما
شمشیر زبان هنوز در میدان است
از پا ننشست هر که زهرایی شد
اسلام مگر که بی سر و سامان است
روزی که ز کعبه منتقم می آید
با یار محب و شیعه هم پیمان است
شاعر:؟؟؟
- جمعه
- 2
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 12:32
- نوشته شده توسط
- علی
ارسال دیدگاه