مثل یاسی که به هم می پیچد
چند روزیست به غم می پیچد
تا که این در به صدا می آید
اشک در چشم حرم می پیچد
گل پیچک شده دستش مادر!
بسکه از درد وَرَم ؛... می پیچد
همه یک گوشه زمین گیر شدند
درد تا پای قدم می پیچد
راستی فضه کنار بستر
چه شده با قد خم می پیچد
زخم مجروح تو را می بندد؟!
یا به دست تو علم می پیچد
گوش کن از در و دیوار هنوز
بانگ "وای مادرم" می پیچد
پشت در فضه زبان می گیرد
و سپس نوحه و دم می پیچد
پشت در مادر ما را کشتند
یاس نیلوفر ما را کشتند
رحمان نوازنی
- شنبه
- 3
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 5:1
- نوشته شده توسط
- علی
ارسال دیدگاه