بیتوته کرده درد به هر عضو جسم من
گشته است معدنی ز جراحات این بدن
دیگر کسی به خانه من سر نمی زند
ای مرگ لا اقل تو به من یک سری بزن
از من نمانده است به جز استخوان و پوست
گم گشته است پیکر من بین پیرهن
تعظیم من به پیش علی شد همیشگی
دیگر مرا نیاز نباشد به خم شدن
آتش به جان خسته و پر درد می زند
این گریه های مخفی و بی هق هق حسن
لرزه نشانده بر بدنم وقت احتضار
آینده پر از غم این طفل بی کفن
محمد حسین رحیمیان
- شنبه
- 3
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 5:3
- نوشته شده توسط
- علی
ارسال دیدگاه