انیس شیون و آهِ رقیه
شدی بر نیزه ها ماهِ رقیه
ببر با خود مرا، خیری ندارد
پس از تو عمر کوتاهِ رقیه
×××
برایش باز شد باب نجاتی
شبی لبریز غم، اما حیاتی
دگر تاب جدایی را ندارد
شده ذکر لبش «عجل وفاتی»
×××
نگاهی نیمه جان و بی رمق داشت
دو چشم خون جگرتر از شفق داشت
چه کرده خیزران با قلب دختر
اگر جان داد از داغ تو حق داشت
- دوشنبه
- 5
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 5:44
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه