• دوشنبه 3 دی 03


شعر طفلان حضرت زینب(تو خیمه با گریه دسته گلای غریب)

2910
11

تو خیمه با گریه  دسته گلای غریب
می خونم براتون دعای امن یجیب
برید عزیزای مادر کفن بر تن کنید
اینجا که شد دلم پر ِ خون
تو کربلای غریبی رسیده نوبت رزم و جنگاوری مردونتون
بارون زیر چادرم بدرقه ی راهتون
آتیش ِ دل ِکربلا شراره ی نگاهتون
منی که بارون چشام
شبیه ابر بهاری تو اوج غم می باره
می خوام برای حسینم
شمار و هدیه بیارم که یاوری نداره
دایی تون قسم بدین به جون زهرا مادرش
تا بذاره شهید بشین مثل علی اصغرش
نذارید که دست رد به سینتون بزنه
قبول شما ها اوج غرور منه
حالا که دست شهادت زده به اسمتون قرعه
فقط اینو بدونین با چشمای پر ِ از خون
برای اومدن من منتظر نمونین
دایی خجالت می کشه اگه برسم پیشتون
مادر حلالم کنید ستاره های غرق خون
رسید تا به گوشم سوز صدای شما
گرفتم تو قلبم روضه برای شما  امون از دل زینب


 

  • چهارشنبه
  • 7
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 7:32
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران