دو سوارند چنان شیر ژیان یال به یال
دو عقابی که گشودند به میدان پر و بال
چشم ها زهر در آن، تیغ دو ابرو برّان
صف مژگان چه سپاهی است به هنگام قتال
آن یکی گفت که من فارس حیدر نصبم
دیگری گفت منم وارث جعفر به جدال
پیر لبخند زنان کرد نظر بر ساقی
ز تماشای دو سرمست تمنای وصال
تیغ تکبیر کشیدند یکایک به نبرد
در بدر و اُحد باز اذان داد بلال
وقت تکثیر مه هاشمیان در آفاق
آسمان دید به رخسار دو مه چهار هلال
آفرین بر شرف شیر زن کرب و بلا
شیر خود را به دو شیرش به کجا کرد حلال
حودجی آمده از عرش به دامان زمین
بانوی آینه ها کرد نزول اجلال
محمل مادرشان از دو طرف شد روشن
کس ندیدست به دیدار دو مه استهلال
مداح:حاج سعید حدادیان
- چهارشنبه
- 7
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 13:47
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه