کجاست سبز پوش آل عبا تا نگاه کند
فروغ روشن خورشید نظر به ماه کند
نظر کند گل نازی ز باغ هاشم را
به کربلای ببیند جمال قاسم را
رخش چو آینه داره فروغ روی حسن
شمیم دل کش زلفش چو عطر و بوی حسن
میان جلوه مهتاب روی سیمینش
به کعبه قبله شده دیده های مشکینش
عقیق دشت شقایق نگار خیمه ی نور
دوباره یوسف آل علی نموده ظهور
به جای جنگ عدو گشت مست دیدارش
دو چشم لشگر دشمن شده گرفتارش
اگرچه قامت سروش به عرش می سایید
نبود هیچ زره تا بدن بیارایید
به جای جوشن آهن گل امید حسن
به شوق وصل لقایش کفن نموده به تن
ز حالتش چه بگویم که بر سرش ارباب
بگفت اینکه چه سخت است داغت ای مهتاب
- پنج شنبه
- 8
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 15:54
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه