• دوشنبه 3 دی 03


شهادت حضرت زهرا شعر - (خصم دون تـا راه بـر صدیقه اطهر گرفت)

2388

خصم دون تـا راه بـر صدیقه اطهر گرفت
انتقـام بــدر را از فاتــح خیبــر گـرفت
 آنقدر گویم کـه ضـرب دست آن بیدادگر
 جان حیدر را میان کوچه از حیدر گرفت
 بود دست مجتبی در دست مادر، بعد از آن
 مجتبی در راه خانه دست از مـادر گرفت
 بشکند دستی که بر پهلوی قـرآن زد لگد
 آیــه‌ای از ســورۀ نورانـی کوثــر گـرفت
 من نمی‌گویم چه شد، آنقدر گویم در جنان
 دست بر پهلوی خود یکباره پیغمبر گرفت
 بارهــا کشتنـد زهــرا را و آن بیــدادگر
 جان او را گه به کوچه گاه پشت در گرفت
 وای از آن کافـر که دعوی مسلمانی نمود
 رکن قرآن را شکست و جای بر منبر گرفت
 دیـد زینـب مــادر مظلومــه‌اش را می‌زند
 دست خود بر روی چشم آن نازنین دختر گرفت
 با که گویم ایـن مصیبت را کـه آن بیدادگر
 بـا فشـار در گـلاب از غنچـۀ پـرپر گرفت؟
 «میثم!» آن آتش که شد از خانۀ زهرا بلند
 شعله‌اش از خیمه‌های آل عصمت سرگرفت
 شاعر : حاج غلامرضا سازگار

  • جمعه
  • 9
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 11:12
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران