• سه شنبه 15 آبان 03

استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر شهادت ریحانه نبوی حضرت فاطمه (س) - (غنچه پرپر گشته بود و گل جدا افتاده بود)

4717
18


غنچه پرپر گشته بود و گل جدا افتاده بود

پشت در جان علی مرتضی افتاده بود

دست مولا بسته و بیت ولایت سوخته

آیه‌ای از سورۀ کوثر جدا افتاده بود

گوش ناموس خدا شد پاره همچون برگ گل

گوشواره من نمی‌دانم کجا افتاده بود

دست قنفذ رفت بالا بازوی زهرا شکست

پای دشمن باز شد زهرا ز پا افتاده بود

مجتبی در آن میانه رنگ خود را باخته

لرزه بر جان شهید کربلا افتاده بود

فاتح خیبر برای حفظ قرآن در سکوت

کل قرآن در میان کوچه‌ها افتاده بود

کاش ای آتش بسوزی در شرار قهر حق

هرم تو بر صورت زهرا چرا افتاده بود

مادر مظلومه می‌پیچید پشت در به خود

دختر معصومه زیر دست و پا افتاده بود

غیر زهرا غیر محسن غیر آتش غیر در

کس نمی‌داند که پشت در چه‌ها افتاده بود

فاطمه نقش زمین گردید میثم آه آه

فاطمه نه بلکه ختم‌الانبیا افتاده بود

 شاعر : حاج غلامرضا سازگار

  • جمعه
  • 9
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 16:22
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



زهرا

پاسخ: شعر شهادت ریحانه نبوی حضرت فاطمه (س) - (غنچه پرپر گشته بود و گل جدا افتاده بود)
حرمت راه به بازار ندارد خوب است
و به جز عاشق و بیمار ندارد خوب است
هیچوقت از در و دیوار ندیدی خیری
حرمت پس در و دیوار ندارد خوب است
*****
ای تنت خرمنی از صد گل پاشیده شده
زخمی وخستة غم مثل تو کم دیده شده
مگرای گل در ودیوار نمی دانستند
پیکر پاک تو از یاس تراشیده شده
بعد تو قامت خیبر شکنت می شکند
مرحمی باش براین قامت رنجیده شده
کمترین مهریه ات آب فرات است اما
درکنارش لب عباس تو خشکیده شده
بوی گل می دهد از هر طرفی خاک بقیع
بس که گل بر تن تبدار تو روییده شده
چه کسی کاشت به پهلوی تو گلهای کبود
ای تنت خرمنی از صد گل پاشیده شده.
استاد فرامرز عرب عامری.

سه شنبه 20 فروردین 1392ساعت : 08:47

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران