چشم گریان حسن شد به مغیره نگران
مـادرم را نـزنید ای ز خــدا بیخبران
آه خون شد جگرم مادرم وای مادرم
********
کافران شعله به بیتالله اکبر نزنید
تازیانـه بـه تـن دخت پیمبر نزنید
آه خون شد جگرم مادرم وای مادرم
********
خانـه وحـی کجـا و شـرر نار کجا
سینۀ حور کجا صدمۀ مسمار کجا
آه خون شد جگرم مادرم وای مادرم
********
بانـوی وحـی خدای ازلی را کشتند
روح پیغمبر و ناموس علی را کشتند
آه خون شد جگرم مادرم وای مادرم
********
از کبـودی رخ مادر من معلوم است
که در شهر مدینه پدرم مظلوم است
آه خون شد جگرم مادرم وای مادرم
********
دست از کینه و بیداد و ستم بردارید
داغ محسن بـه دل مادر من مگذارید
آه خون شد جگرم مادرم وای مادرم
********
بارهـا دختـر پیغمبر ما را کشتند
به خدا چند نفر مادر ما را کشتند
آه خون شد جگرم مادرم وای مادرم
********
شاعر : حاج غلامرضا سازگار
- جمعه
- 9
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 17:22
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
ارسال دیدگاه