• چهارشنبه 16 آبان 03


شعر حضرت علی اصغر(ظهر ست و خون در دشت ، گُل می پروراند)

1252

  ظهر ست و خون در دشت ، گُل می پروراند
ظهر ست و فردا ریشه در خون می دواند
 آنقدر غم در دشت جولان می دهد تا
 شش ماهه ها را هم به میدان می کشاند
شش ماهه ای از فرط غیرت ، با لب خشک
خود را به آغوش شهادت می رساند
این گریه ها و بی قراری ها بهانه ست
 تا خویش را از دست مادر وا رهاند
باید امامش را کند یاری، نباید
 یک لحظه هم خون خدا تنها بماند
مادر ! تحمل کن... که فردا این سر من
از نیزه های نیزه داران جا نماند
شاعر:مطهره عباسیان

  • شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 8:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران