صدای گریه اش بند آمده فکری به حالش کن
	اگر دادی به بابایش دهند دیگر حلالش کن
	اگر خود و زره با خود برای او نیاوردی
	برو فکری برای پوششی روی جمالش کن
	اگر چه نام زیبایش " علی " ست اما تقیه کن
	خطر دارد...بیا کم صحبت از اوج جلالش کن
	برای بار آخر ماه خود را در بغل بنشان
	برای بار آخر دیدنی از خط و خالش کن
	سه شعبه خرج حلق طفلک تو می کنند بانو
	مروت نیست،برو فکری برای سن و سالش کن
	حسین آمد به میدان و علی اصغر در آغوشش
	برو و حرمله را منصرف از این جدالش کن
	***
	برو دیر آمدی خانم... برو یاری آقا کن.
	برو تا وقت هست پشت حرم بنشین و چالش کن   
	شاعر:علیرضا خاکساری
- شنبه
- 10
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 8:35
- نوشته شده توسط
- یحیی

 
                 
                 
  
   
  
  
  
  
  
  
                                 
                                 
                                 
                                 
                                 
                                
 
     
     
     
     
                
                
ارسال دیدگاه