به روی دست پدر عاشقانه جان می داد
گلی ز باغ لبش دست باغبان می داد
سپیدی گلویش شد نشان تیر ولی
شکوه خنده ی خود را به او نشان می داد
کمان ابروی او دل شکار بود ای کاش
کمان سرکش دشمن کمی امان می داد
تمام چارستون حسین را لرزاند
سه شعبه ای که علی را تکان تکان می داد
کمی ز خون گلو را به آسمان پاشید
نمی ز خون گلو غسل آسمان می داد
به لحظه لحظه ی سرخ غروب عاشورا
حسین در گذر عشق امتحان می داد
شاعر:مهدی زنگنه
- شنبه
- 10
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 16:30
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه