• پنج شنبه 13 اردیبهشت 03


شعر حضرت علی اصغر(وقتی لبان کوچک تو بی جواب شد)

1824
1

 وقتی لبان کوچک تو بی جواب شد
مادر به جای آب ، ز شرم تو آب شد
بیهوده پا به سینه ی من میزنی مکوش
پیش لبان خشک تو دریا سراب شد
مثل همیشه بوسه زدم روی گونه ات
اما لبم ز تاول رویت کباب شد
وقتی عمود خیمه ی عباس را کشید
گفتم رباب : خیمه عمرت خراب شد
از چشمهای حرمله پیداست فکر چیست
مادر دعا نکرده ای و مستجاب شد
شاعر:حسن لطفی

  • شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 16:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران