• جمعه 2 آذر 03


شعر مثنوی ولادت پیامبر اکرم(ای که از شوقِ تو آیینه سحرخیز شده)

1663
2

ای که از شوقِ تو آیینه سحرخیز شده
کوچه ی معرفت از نورِ تو لبریز شده
هستی آرایه ی چشمانِ تو را یاد گرفت
واژه پردازی ی قرآن تو را یاد گرفت
همه در بـاورمان روحِ مجرّد شده ایم
امّتِ بی دل آییـن محمّـد شده ایم
پُرشد از زمزمه ی رودِ تجـلّی شب ما
خیمه زد در گذرِ قــافله ها مذهب ما
این زمین ، منتظـرآمدنت بود که ماند
سرزمینِ من و مولا شدنت بود که ماند
همه در پَرتوِ منظومه ی تو نور شدیم
با گُل و باغ و می وپنجره محشور شدیم
دلِ ما عـرصه ی نورانیِ آیینِ تـو شد
آیه ی بودنمان سوره ی یاسینِ تـو شد
پَر و بال آمد و مدیـونِ بلال تـو شدیم
همه پروانه ی شبگردِ جمال تـو شدیم
گُلِ ایلافِ قُــرَیشیم اگـر، ایلِ تــوایم
قـومِ سبـزیم همانیم که تمثیـلِ تـوایم
عاشق آل عبــاایم که محبــوب شدیم
مست و مجنونِ شماایم اگر خوب شدیم
مَردمِ عصرِ ظهوریم خدا خواست چنین
جاری از چشمه ی نوریم خدا خواست چنین
 

  • یکشنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 6:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران