انتظاری زنگاه نگران بدترنیست
خبری از خبر داغ جوان بدترنیست
داغ را یک جگرسوخته می فهمدو بس
هرچه غم از غم دل سوخته گان بدتر نیست
پدر پیر پسر مرده به مردن راضیست
بی عصا هرکه زمین خورده ازآن بدترنیست
چقدر برپدر پیر علی خندیدند
زخم شمشیر هم از زخم زبان بدترنیست
هیچ جان کندنی از پاشنه برخاک زدن
بالب تشنه، دم دادن جان بدترنیست
تازه بر تن زرهی داشت چنین پاشیدست!
حدسم اینست سه شعبه زسنان بدتر نیست
دیدن اینهمه زخم و تنی اربأ اربا
از تماشای زنی ضجه زنان بدتر نیست
بی برادرشدن زینب از اینجا شد،پس
خبری از خبر داغ جوان بدتر نیست
- یکشنبه
- 11
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 7:35
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه